مهتاب من

مهتاب من
روزگاری برایم ، پندِ تاریخ ، به ارمغان می آوردی.
مرا ، جغرافیا و جبر، می آموختی.
دراین شب طولانی ، به انتظار تو نشسته ام.
ازجایگاهِ بلندت به سویم فرود آی .
هرگز چشم از توبر نخواهم داشت.
تنها دل به گفته های تو خواهم سپرد.
تمنا می کنم این بار ،
از جبرِ تاریخ برایم بگویی .

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 22 نفر 30 بار خواندند
محمد مولوی (08 /06/ 1402)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا