عاشقم در عشق جای هیچ استدلال نیست
اهل استدلال را جا پیش اهل حال نیست
روزه داراست عاشق ِعارف به حق هر روز و ماه
زین سبب او را مجال هیچ استهلال نیست
هرکه عاشق گشت می داند که دربازارعشق
جای جولان دادن آن مردم دلال نیست
می کند اظهارعشق خویش عاشق پیشه چون
مثل عاقل هیچ عاشق در پی امیال نیست
جز گل زیبای یک رنگی ندارد در سبد
عاشق بیچاره چون در فکرهیچ اغفال نیست
می کنند هردم هیاهو عاقلان در دوستی
عاشق دل داده اما اهل قیل و قال نیست
گنج را بی رنج خواهد عاقل این روزگار
عاشق اما داند آن بی رنج،بهرش مال نیست
می کند در کار دنیا صبح و شب اخلال عقل
عشق در ابراز مهراست و پی اخلال نیست
دختر امروز می کارد به تاتو خال را
او نمی داند،دل، آنچه می برد،این خال نیست
بر مدار عشق می چرخیده عالم از ازل
عقل را در این میان جز عجز و استیصال نیست
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
محمد جوکار 14 آبان 1395 23:58
درودت باد جناب ابوطالبی نژاد عزیز
خرسندم که غزلی فاخر از احساس سرشارتان میخوانم
رقص قلمتان ماندگار
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد 15 آبان 1395 16:57
درود جناب جوکاربزرگوار
سپاسگزارم ازاظهارلطف وحسن نظرحضرتعالی
سرافرازباشید