حرف رفتن میزنی دریای چشمم را ببین
من هوایم بی تو طوفانیست حرفش را نزن
" گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو ، چشم هایم بی تو بارانیست حرفش را نزن "
گفته بودی می روی از شهر قلبم بی خبر
حال قلبم بی تو بحرانیست ! حرفش را نزن
فرض کن ایرانم و افتاده ام دست مغول
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن
بهتر از من سنگدل هرگز نمیابی نرو ..
رفتن تو عین نادانیست حرفش را نزن
می روی .. ؟ باشد برو آن که ضرر کرده تویی
هیچ جا مانند اینجا نیست حرفش را نزن ..
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5