شعر پیشرو، سومین اَبَر سبک شعر فارسی

اَبَرسبک شعر پیشرو، سومین اَبَرسبک در شعرفارسی

در تاریخ شعر فارسی، تا حال، هزار سال شعر سنتی و صد سال شعر نو را داشته ایم
و اکنون بیش از یک دهه است که با اَبَرسبکی به نام شعر پیشرو سر و کار داریم.
شعر پیشرو، آمیخته ای از هر دو اَبَرسبک سنتی و نو است، اما در کلّیّت خود
، هیچیک از این دو نیست.
به عبارتی: (اَبَر)سبک پیشرو، فرزند (اَبَر)سبک های سنتی و نو است.
در این باره، پیش تر، توضیحاتی داده بودیم. اکنون برای وضوح بیش تر موضوع،
مطالب دیگری در همین راستا تقدیم
می کنیم:

شعر سنتی، قالب های مشخصی دارد مثل مثنوی، قصیده و...
و هر قالبی هم تعریف مشخص خود را،
البته امروزه ممکن است شاعری مثلا مثنوی بسراید اما
زبان، نگاه، نمادپردازی و حتی دیگر عناصر معنوی مثنوی اش نیمایی باشد،
با این حال، قالب شعری او همچنان مثنوی و به سبک سنتی است
و در قلمرو شعر نو به شمار
نمی رود.

برعکس قضیه نیز همین طور است: مثلا شعر نوی شادروان اخوان ثالث
ممکن است به زبان کهن باشد، اما شعر کهن نیست بلکه در قلمرو شعر نو
قلمداد می شود و اصلا طبق تعریف و تقسیم بندی شعرهای سنتی و نو،
هیچ شعر نوی را نمی توان در گروه شعر سنتی محسوب کرد، چراکه
شعرِ دارای مصراع واره های کوتاه و بلندشونده، در گروه شعر نو قرار می گیرد-
حتی اگر از جنبه های دیگری همچون زبان و... سنتی و کهن باشد.
مخاطبان ما، بخوبی می دانند که در هر شعری، دو جنبه ی کلی مطرح است:
یکی لفظ یا جنبه ی بیرونی یا فرم یا روساخت و دیگری، معنا یا جنبه ی درونی
یا محتوا یا ژرف ساخت و این که در تشخیص سبک و سیاق هر شعری باید
هر دو جنبه لحاظ شود اما به هرحال، یکی بر دیگری سنگینی می کند و
چون فرم، عینی و ملموس است، در این موارد،
اولویت دارد، چراکه جنبه ی دیگر، ناملموس و انتزاعی است
و چه بسا از میان دو صاحب نظر، یکی ژرف ساخت شعری را سنتی و
دیگری نو بداند و هرکدام، دلایل قابل توجهی بیاورد اما وقتی معیار اصلی
تشخیص سبک شعر را روساخت آن قرار دهیم،
به راحتی شعری را که مصراع های هم اندازه و جایگاه مشخص قافیه و... دارد،
شعری سنتی درنظر می گیریم و شعرِ دارای مصراع واره های کوتاه‌ و بلندشونده را
شعری نو.
اکنون این مطلب، واضح تر می شود که: شعر پیشرو، آمیخته ای است از
شعر سنتی و نو اما در کلّیّت خود، محدود به هیچیک از آنها نیست و از تعریف
هر دو، بیرون می زند. در حقیقت،
شعر پیشرو، فرزند شعر سنتی و نو است و همان طور که فرزند- با همه ی
همانندی ها به پدر و مادر- موجودی غیر از پدر و مادر خود
است، شعر پیشرو هم مقوله ای جدید در تاریخ ادبیات فارسی و سومین سبک
یا در واقع، اَبَر سبک شعری است و از نظر زمانی، پس از سبک های
سنتی و نو قرار دارد.

شعر پیشرو در چند قالب یا گونه به کار می رود و تا جایی که نگارنده می داند،
با شعر
#سه_گانی آغاز شده است.
قالب یا گونه ی #آمیزه نیز در قلمرو شعر پیشرو قرار می گیرد و آمیزه ای است از
شعر سنتی و نو.
در این که آیا #غزل_پست_مدرن،
در گروه سنتی قرار می گیرد یا نو یا پیشرو، فراوان می توان مباحثه کرد و
بطور خلاصه:
با قدری چشم‌پوشی می توان غزل پست مدرن را نیز در حیطه ی شعر پیشرو
قرار داد و اما
گونه های شعری مورد توجه ویژه ی نگارنده و دوستان او در گروه شعر پیشرو
عبارت اند از:
#سروش، #سه_گلشن، #شعرسبز_یا_چندآهنگ و #شعرتک.

گفتیم که: شعر پیشرو، آمیخته ای از شعر سنتی و نو است
و اکنون این توضیح را اضافه کنیم که: این آمیختگی
ممکن است گاهی در همه ی شعرهای گونه ای پیشرو،
دیده شود
(مثل هر شعری در گونه ی آمیزه) و گاهی در کلّیّت گونه ای دیگر از شعر پیشرو
(مثل شعر سروش که گاهی بصورت سنتی و گاهی بصورت نو می آید
و در مجموع، قالب یا گونه ی شعری سروش با زیرگونه های مختلفش،
هماهنگ با چارچوب هیچکدام از دو سبک سنتی و نو نیست و از هر دو، بیرون
می زند)
#محمدعلی_رضاپور (#مهدی)

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 148 نفر 251 بار خواندند
نازی خباز نیاز (26 /09/ 1399)   | کرم عرب عامری (26 /09/ 1399)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا