مرجان آزرم نوایی شاعر آملی

بانو "مرجان آزرم نوایی" فرزند "محمد" و خانم "اشرف‌السادت غفوری نیاکی" (هر دو از دبیران بازنشسته آمل) شاعر مازندرانی، زاده‌ی هشتم دی‌ماه ۱۳۵۷ خورشیدی در شهر آمل است.
وی دانش آموخته‌ی دکتری فقه و حقوق (با معدل ۱۸/۲۰) از دانشگاه اصفهان و مدرس دانشگاه پیام نور استان البرز است.
همچنین ایشان نویسنده‌ی کتاب‌های حقوقی، عضو هیات مدیره‌ی انجمن اساتید دانشگاه‌های استان البرز، عضو هیات مدیره شرکت آموزشی پویندگان طریق دانش، عضو گروه مشاورین معاونت پیشگیری از جرایم اداره کل دادگستری استان البرز، کارشناس حقوقی رادیو البرز، دانشجوی برتر سال ۱۳۹۰ دانشگاه‌های استان البرز، منتخب مفاخر طایفه نوای شهرستان آمل استان مازندران در همایش سال ۱۳۹۷ است.


▪کتاب‌شناسی:
- کودک آزاری
- بزهکاری اطفال
- آیین دادرسی کیفری
- حقوق جزا بین‌اللمل
- حقوق سازمان‌های بین‌المللی
- اصول فقه ۱
- اصول فقه ۲
آیات الاحکام حقوقی
- تاریخچه آموزش و پرورش
- نظریات جامعه شناسی
- ادله اثبات دعوا
- قواعد فقه
و...
همچنین ایشان دو کتاب مجموعه اشعار و مجموعه رمان قصه‌های مامانی زیر چاپ دارند.


▪نمونه‌ی شعر:
(۱) 
نه مرگی در جهان افتد نه میلادی در آن باشد
نه این پایان انسان‌ست نه آغازش به آن باشد
همه ارواح سرگردان، که می‌گردیم در دوران
ز لطف حق به ما خادم، زمین و هم زمان باشد
بدن یک نعمت زیبا، بود در خدمت آدم
شگفتا حکمت خلقت ز الطاف گران باشد
حکایت‌ها کند قرآن ز اقوام قدیم و دور
و لیکن عبرت و فهمش فقط بر بخردان باشد.


(۲)
تو ای انسان بد پندار ز خواب جهل خود برخیز
دروغ و شبهه را بشکاف، حقیقت جاودان باشد
و ای منکر به لطف حق که چشمانت به دل بستی
گشایی چشم دل بینی هر آن سر نهان باشد
بخواب ای آدم ظالم، که خوابت جهد ایمان‌ست
ورق برگشت گر روزی، جلالت ناتوان باشد
الهی پاره‌ای از عشق نثار سائلان فرما
که بسیار آمده اخبار چنین و آن چنان باشد
زمین عاشق زمان عاشق و عرش بیکران عاشق
ملائک عاشق و عشقت چنان آب روان باشد
وجودم تشنه و بی‌تاب ز اندوهت شدم بی‌خواب
الهی چشمه نورت نصیب تشنگان باشد.


(۳)
مراد دل به که گویم بریدم از همه جانان
برس به درد من آخر تو باش چاره و درمان 
مرا به آتش یادت گره زدی تو دمادم
بیا و شعله به یک باره زن به قامت مرجان
چه بی‌نصیب شدیم از فلک و از رحم الله
فتاده در بلد شعله‌های بی‌سر و سامان
نصیب از آن محبان شود که لایق آنند
خوشا که قسمت ماشد فلاکت و غم و هجران
شنیده‌ام بلد کفر سرای رحمت و دادست
خدا برس تو به فریاد جمله ملک مسلمان.


گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 80 نفر 160 بار خواندند
احمد ودودخواه (09 /09/ 1402)   | abolfazl zaarei (14 /09/ 1402)   | یاسر قادری (14 /09/ 1402)   | محمود فتحی (17 /09/ 1402)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا