تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حمیدرضا عبدلی

ازمن‌گذشته است‌دگرعشق‌وعاشقی عمرم‌به‌پای‌چشم‌سیاهت‌تباه‌شد

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

تخم‌نفرت‌راچراتوکاشتی‌درسینه‌ات من‌که‌عمری‌سوختم‌درپای‌عشقت‌نازنین

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

باباحمید‌توببین‌دست‌روزگار حق‌تورازعالم‌وآدم‌گرفته‌است

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

درنگاهم‌تونخواندی‌بی‌وفاعشق‌مرا من‌تمام‌عمرپنهان‌کرده‌ام‌این‌رازرا

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

تحریم کرده‌ای‌تومرابانگاه‌خود این‌رابدان‌بمرزجنونم‌کشانده‌ای

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

ازمن‌نپرس‌که‌چه‌دردیست‌دردلم این هدیه را زیارعزیزم‌گرفته‌ام

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

چشم‌آبی‌موطلایی‌فرصتی‌دیگرنمانده بعدمن‌دیگرنداردسودباران‌بهاری

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

خوب‌می‌دانی‌بذون‌شعرمی‌میرم‌عزیز. گرقلم‌رابشکنم‌جان‌دادنم‌راحت‌شود

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

بااین‌همه‌ستم‌که‌توکردی‌به‌این‌دلم .آخربگوچگونه‌ترامن ببخشمت

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

عصر یخبندان که می‌گویند درقلب‌من‌است لحظه‌ای بنگرمراباآفتاب چشم‌خویش

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

سالیان‌است‌که‌ازعشق‌تومی‌گویم‌شعر زچه‌روشعرمرا‌هیچ‌نمی‌خوانی تو

ادامه شعر
سارا  ابراهیمی

رسوا شدگانیم و در این شهر چو ما نیست از دست قلم ، از سر ما عشق جدا نیست

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

درنیمه‌شب‌بیادتوبیدارمانده‌ام باورنمی‌کنی‌توبه‌ساعت‌نگاه‌کن

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

بیستون‌رامن‌به‌عشق‌پاک‌شیرین‌کنده‌ام بی‌وفادربزم‌خسرومی‌گساری‌می‌کند

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

شدم‌بازیچه‌دستت‌ولی‌باورنمی‌کردم رهایم‌کردی‌ورفتی‌تودنبال‌خوشی‌هایت

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

شورعشقی‌نیست‌دیگردرنگاه‌سردتو من‌چراعمرگران‌رادررهت‌دادم‌بباد

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

بعد‌مرگم‌گریه‌ات‌سودی‌ندارد‌بی‌وفا. تاکه‌بودم‌وقت‌توپربودبهردیدنم

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

دردل‌من‌دردهابسیارمی‌باشدولی دلبرم‌سنگ‌صبوردردهای‌من‌نشد

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

دل‌رابه‌دشمنم‌تو ‌چه‌ارزان‌فروختی شادم‌که‌کسب‌وکارتورونق‌گرفته‌است

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

درنگاهت‌گرمی‌خورشید داری‌نازنین گوشه‌چشمی‌زتویک‌لحظه‌آبم‌می‌کند

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا