تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
زهرا حسین زاده

بیا ای بنده ی عاصی کنارم مرا یاری کنی من با تو یارم ============ تو را دادم وجود ، از هستی خود به هشیاری ، رها کن مستی خود ============ شرمنده ، نبوده ام به یادت آنی دعوت تو نموده ای به این ...

ادامه شعر
حسین نوریان

شک نیست تنت بوی ناب ترین عطر گل ها دارد حاشا ثمرش گل های پرپرشده گلزارعزیزان دارد

ادامه شعر
زهرا حسین زاده

در مسیرت من نبودم گم شدم تا گرفتار دوصد کژدم شدم ***** مبارک بر شما این ماه قرآن بشو ثابت قدم در راه قرآن ***** یا الهی قدرت ایمان بده با عبادت بر تن ما جان بده ***** مرگ ما...

ادامه شعر
مریم شانظری

عشقها خطرات بزرگ تاریخ اند ما پر از اتهامات تاریخی ایم.

ادامه شعر
مریم شانظری

شال آدم برفی و شال مترسکها یکی ست زندگی تفهیم بی رحمی از این تقدیرهاست.

ادامه شعر
فرزانه مظلومی( سبحان)

بسازم سازکی در دل که کوکش می کنم هر دم 1 نوای نی درآن باشد ولی او می زنــــــد طبلم تا کوزه ها بشکسته اند دستان من دست بسته اند 2 خواهم تو را شکلی دهم ای کوزه ی بشکسته ام سایــــه هــ...

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی
صالح نمازی

زیبارخان ای دلبران، من مهوشی گم کرده ام هرکس از او دارد نشان من ره برد برکوی او...

ادامه شعر
صالح نمازی

یک دلُ و دلبرُ و یک آهُ و نگاه تمام سهمِ من از آرزوی عشقِ تو بود...

ادامه شعر
عذرا قاسمی

باید از این شهر سفر کرد و رفت خانه به دوشی به از این مردگیست

ادامه شعر
سمانه حاتمی

تمام خویش را می دهم به ذره ی نگاهِ تو تمامِ یک نگاهِ تو به خویشِ من نمی رسد.../. سمانه حاتمی

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

چند مفرد 1 شدم مثل شهری که طوفان زده گمانم نگاهت نشسته به غم. 2 دربغض نی زارو میان رقص باد ازتو نوشتن آی مستم می کند. 3 مسافرم ،تو پشت سر ، وجاده ای به روبرو ونیمه ی تومانده در ...

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

من امشب پر از بغض و پر دلهره نگاهم به ماهی است در عمق چاه معصومه عبداله زاده ( تبسم )

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

بر دلم افتاده با یک جرعه از لبخند تو می گشایم عاشقانه یک شبی افطار را معصومه عبداله زاده ( تبسم )

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

جذاب ترین لحظه از این خلقت فانی وقتیست که تو بر لب خود خنده بریزی. معصومه عبداله زاده ( تبسم)

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

روبرویت می نشینم غرق دریای نگاهت ای نگاه خیره در غم هر چه می خواهی بگو. معصومه عبداله زاده ( تبسم)

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

در عجب بودم چرا روزم تهی از درد نیست مادرم گفتا ترا با خو ن د ل زا یید ه ام. معصومه عبداله زاده (تبسم)

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

در عجب بودم چرا روزم تهی از درد نیست مادرم گفتا ترا با خون دل زایید ه ام. معصومه عبداله زاده (تبسم)

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

بر لبم جا مانده رد این تبسم های تلخ روی بوم زندگی تصویرها هم در همند. معصومه عبداله زاده (تبسم)

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا