- لیست اشعار
- قالب
- سروش
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد
در19 /02/ 1348 -
مهدی دلخانی
در19 /02/ 1383
همچو گل، بی صدا سرودیم و پیش خار از صفا سرودیم و عطر ناب وفا سرودیم و وقت باران شده. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور شعرسروش: شعر کوتاهی که معمولا این چنین است: دارای سه تا هفت مصراع که...
ادامه شعرمیوه ممنوع شده گلگون لبان او خوشاب آن دم نوش کنم ز می ارغوان او مرا ز دور سوزاند تب دستان او کَی باشد شوم، محو آغوش سوزان او؟ غرق گنه شوم ولی وفادار عشقم... ۱۴۰۱/۵/۲۹ ۱:۲۱ شب شعر پیشرو شعر سروش مرض...
ادامه شعرسروشی به نام غم غم در زندگی، زندگی می کند همچون ابلیس که دیر می مانَد همسایه ی پر اذیتی که - فراوان اذیتی که- نبایدَش کشت بدتر که خودش هم می داند و از گلستانک این آبادی کویری گل می چیند می چین...
ادامه شعرروزی رسد که مدام دلت برای من تنگ می شود آن روز نام و نشان من قابی از سنگ می شود بین تو و وجدان خُفه ات مدام جنگ می شود آن روز برای تو عشق نامی ننگ می شود و ساز مرگ و زندگی ات ناهماهنگ می شود از آب ریخ...
ادامه شعرکی ایای تا مو تیامه فرش زیر پات کنوم پا بنی به حوش جونم ایر که قابلتوم اینشینوم سر ره و خاک پاته سورمه ی تیام کنوم مین ای همه سیاهی چوا ای میام کنوم غم دیریت پلل شوقومه کرده سبید جاهلی نکردومو پیری او...
ادامه شعربا نگاهش ترانه یادم داد چشمکی زد؛ بهانه یادم داد شیوه ی عاشقانه، یادم داد پرم از یاد او. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور...
ادامه شعرتاجیکستان، شهاب الدین شجاع: مادر من فرشته خصلت بود،/ پیکرش را حیا چو خلعت بود،/ مهربان بود و با محبت بود،/ بی بها ثروتی و دولت بود،/ از برم رفت و بی نوا گشتم.// (شهابالدین شجاع) Модари ман фаришта...
ادامه شعرمن از چشم ترت میترسم ازاین خون بال و پرت میترسم ازاین آشفتگی سرت میترسم کاش زبان سرخ دست از سر سبز بر میداشت سروش #حامی_شریبی...
ادامه شعر#سروش_تبری من نخوامبه تره شــه، آسنیئـه جا خـو هاکنم دلــوری هاکنـــــــم اُ، دلِّــــه تنــــه اوو هاکنم من نخوامبه ته راه، سرهنیشم دُوم رِک هادم یا تَش هـــادم تنه دل، یاکــه پر پتـــو هاکنم ...
ادامه شعر1. گل، پُر از عاشقانه بودن بود کار پروانه، غم زُدودن بود شبنم اهل وفا نمودن بود چشمه در حال دل سرودن بود در چمنزارهای شهر شما. مکتب ادبی نورگرایی شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور (مکتب ا...
ادامه شعرآنکس که زچشم افتاد دگر رفت از دست هر چند که با جان و دلت پیمان بست پیمان شکنی لایق بخشایش نیست سروِ بی ریشه چرا باید زیست زین پس اندر دل من غوغاییست یوسف اندر چَهِ دل زندانیست بگذریم پرده دریدن حق ن...
ادامه شعرگل، پُر از عاشقانه بودن بود کار پروانه، غم زُدودن بود شبنم اهل وفا نمودن بود چشمه در حال دل سرودن بود در چمنزارهای شهر شما. محمدعلی رضاپور (مکتب ادبی نورگرایی: ترسیم طبیعت و سنت با قلم مو...
ادامه شعرگفت: تغییر می کنم روزی باز تدبیر می کنم روزی ایستادیم تا کفک بزنیم. (محمدعلی رضاپور ) شعر سروش، گونه ای از شعر پیشرو است که تنوع پذیری بسیاری دارد و محصور کردن آن در تعریفی معین و مح...
ادامه شعرعکسی پایین افتاد عکسی بالا رفت دل به کوچ دائمی نهاد جمع چلچله. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور
ادامه شعرروزها پر شراره می گذرد مثل شب ها که به درد ستاره می گذرد ماه، کوچیده است و پشت خسوف پشت هم، ماهواره می گذرد اندک مانده ی دین این تسکین زمین شد نجس با سیاست خونین جمعی پا می فشارد از دل پاره پ...
ادامه شعرشب شد دلتنگی، لبالب شد نیامدی. شعر پیشرو شعر سروش
ادامه شعربا دل من، دمی مدارا کن درد دادی؛ خودت مداوا کن با نگاهت عزیز! روزگار مرا زیبا کن! شعر پیشرو گونه ی سروش محمدعلی رضاپور...
ادامه شعرسروشی در مکتب ادبی نورگرایی: ماه باشد/ مهر باشد/ زمزم نگاه باشد/ تا زلال چشمه، راه باشد/ آسمان جان و دلپناه باشد/ من چگونه باشم از سروش عشقنوش، در شکیب؟! // مکتب ادبی نورگرایی شعر پیشرو شعر سروش مح...
ادامه شعرتو را سپاس که منت نهادی بر چشم دل که کردی درین بیتوته منزل به چشم خویش دیدم که رشک ورزیدند به حال من،سنگ و صخره و گِل شنیدم که می گفت در گوش باد درختی که از شوق من شد خجل ببین قلب دیوانه اش را چه ج...
ادامه شعرهر کدام مان/ رسالتی داریم/ در کیهان/ کز اول، غایتی ست در میان/ و هیچ کس، عبث نیست/ و هیچ چیز، بی سامان/ هر ذره/ عالمی ست/ بی پایان.// #شعر_پیشرو #شعر_سروش #محمدعلی_رضاپور (مهدی)...
ادامه شعر