هر کدام مان/ رسالتی داریم/ در کیهان/ کز اول، غایتی ست در میان/ و هیچ کس، عبث نیست/ و هیچ چیز، بی سامان/ هر ذره/ عالمی ست/ بی پایان.// #شعر_پیشرو #شعر_سروش #محمدعلی_رضاپور (مهدی)...

ما نمی خواستیم یا نمی دانستیم و تا می توانستیم نتوانستیم. #شعر_پیشرو #شعر_سروش #محمدعلی_رضاپور (مهدی) پ. ن: این سروش در زیرگونه ی تمام قافیه (یا قافیه آهنگ) است و به اقتضای شعر سروش، لَخت پایانی آ...

من اگر عاشقانه می خوانم راه جز عاشقی نمی دانم می دانم که تو را با قرار، کاری نیست. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور...

شدم ملال رویش و نگفت او بنشین کنارم..! بمان..! یا که نرو به صد باده نبخشم عرق پیشانی اش نوشیده ام می زجام وجودش که نگو به هزارسیه شب آرامش ندهم چشمان سیاه وآن دو ابرو همچون غزلی رمیده از درد، بی قافیه...

دوستت دارم را گفتم به تکرار که نماند پشت آن چشم خمار که اوج نگیرد موجی در اقیانوس نوایم که جا نماند در تاری وناکوک کند صوت صدایم گفتم که شاکی نشود دردی از رویای تارم خرده نگیرد زین غرور شرمسارم که کن...

سروشی تقدیم تان: ظلم با نام دین، اگر باشد ُظلم نه، مطلبی دگر باشد گاه، پیشِ "اگر"، "مگر" باشد گاه، صد راه، جلوه گر باشد "مشکلی نیست." #محمدعلی_رضاپور...

نوید روز روشنم امید سبز هر سمن دو چشم بی فروغ من شود به عطر یادت روشن گشوده ای به باغ دل دری زچشم سبز خود چه خوش می خرامم ودریده ام دگر کفن خیال خام هر شبم، امید دل شکسته ام تمام کن اما و اگر، خسته شد...

آه ای غم که هر دم به سراغم آیی سینه پرخون شد، میشود دست از سرم برداری درد بس سخت است و طاقت فرسا به چه رو داد از تو خواهم ای خدا ای دریغ از خرمن رفته به باد بغض شد اندر گلویم فریاد چیست سهمم زان همه ر...

بسم الله الرحمن الرحیم نخستین شعرم در سده ی 15 کوچنمای خورشیدی، سروشی به نام "دلخوش به واژه ها": بی صدا، نای تارها ماند و روی هر دوش، بارها ماند و کارمان در شعارها ماند و باز هم تاب دارها ...

نو بهارم به چه رو می آید حال که عطر تنش بدون او می آید بارها دیدم که با همت دل دردهای کهنه با جامه ی نو می آیند سرگشته خیالِ ماتم زده ام به امید وصل آن دلبر خوش رو آید گذشته ز فصل های سرد وبی مهر گ...

دوره دوره ی نا امنی ست فکرهای مریض دست های پلید چشم های هیز پاچه خواری های تمیز عشق ها چون ماهی، لیز به بلوغ نمی رسد طفل اعتماد #فاطمه _مهری #شعر_سروش...

تو را می خواستم افسوس هرگز دلت با چشم من پیمان نبسته تو آن دریا و ماهم ماهیانت برای صید آن صیاد خسته تو مروارید بی رنگی و نادر من آن صدف در سوگت نشسته تو کامل قرص ماه بی نظیری من آن ستاره ی بی نور و خ...

مژده بهار مژده ای دل که یار می آید باز بانگ هزار می آید بوی باد بهار می آید چشمه از کوهسار می آید تا کند دشت تشنه را سیراب امیر وحدتی...

انتظارم همه این بود بخوانی مرا از دوچشمان بهم ریخته ام وسکوت وغم وبغضی که فقط باتو ویاد تو آمیخته ام هق هقم خفته در اعماق وجود از نفس ها به در آویخته ام رفتنت آب زلالی بود که ریخت بر دست خفا کار دلم ف...

خندیدی و پــرســیــدی ڪــجــاســت جــایــتــ ڪــشــیــدم آهی وگــفــتــم هر جــا ڪــه نــبــاشــد هوایــت ترسم از روبرو شدن باتوست فراری ام از خنجر ابرو و تیر نگاهت پهن است مدام تور خیالش #فاطمه _مهر...

بهار(،) بی لبخند مادران(،) بی فرزند فرزندان‌(،) بی بابا پدران(،) در حصار آتش(،) پابند به خاک می اندیشد تنها به خاک... هرچند بی گزند امپراتور. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور (مهدی)...

شعر_پیشرو شعر_سروش ماه، در کوهسار، زیباتر بادِ نرمِ بهار، زیباتر یار، چشم انتظار، زیباتر دل من، بی قرار، زیباتر در شب عشق....

شنیده ام دیدن رویا محال نیست یا به دل، داشتنت خیال نیست این بذرمهری که در دلم کاشتی درختی تنومند شده ودیگر نهال نیست کندن دل از خاطره هایت گویا ناممکن است و رهایی را مجال نیست با تو حریفم صدها رغیب...

به شب هایم بگو بیدار باشند به چشم هایم بگو هوشیار باشند بگویید دور سازند از خیالم هوای آن دل از من گریزان بگویید آن غم همیشه حاضر به یاد خنده های توست میهمان به لب هایم بگو دیگر نخوانند از عشق و لحظه ...

سلام و درود و خدا قوت، به خواست خدا در حال گردآوری مجموعه ای از اشعار سروش سرایان گرامی هستیم و قصد داریم کتابی از نمونه های شعر سروش (به رایگان) منتشر کنیم. تا کنون تقریبا سی یا چهل شاعر، همکاری ک...