تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مرتضی برخورداری

انگار که ما آینه ی دق شده ایم لبریز غم و ناله و هق هق شده ایم نه می به کف و نه هست معشوق به کام ما زیر خطوط فقر عاشق شده ایم...

ادامه شعر
اصغر اروجی

پشت سرشان خسته به راه افتادبم ازظاهرشان به اشتباه افتادیم رفتند و یکباره به بیراهه زدند ازچاله درامده به چاه افتادیم حج رفته که تکمیل کند ایمان را کوشیده که تا ختم کند قران را ان مرد ریا پی...

ادامه شعر
علی ناصری

بی بال وپرم توان پروازم نیست بی زاد ره ام امید آغازم نیست غافل شدم وزاد ره ام دزد به برد بی ساز من ام، امید آوازم نیست علی ناصری ...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

یک ذره محبت و وفا می خواهم یک دلبر پاک وبی ریا می خواهم اوقول دهدکه عشق رابشناسد این‌رابخدامن‌ازخدا می خواهم ...

ادامه شعر
یعقوب سلامت

هر روز و شب وماه همه سال از یاد تو غافل نگشتم چون جای تو در دل نشسته از دل نرود چونکه زدل دور نگشتم

ادامه شعر
محسن احمدیوسفی گیومردی

رهروان سفر عشق، سلام جامتان پر ز می و مستیتان باد مدام دستتان در کف یار و دلتان پر زشعف عیشتان نوش بود،عشرت ایام به کام....

ادامه شعر
محمدعلی ساکی

دریای در آستانه ی طوفانیم در معرض هجمه های یک بحرانیم پشت در خانه خشک سالیست ولی ما منتظر ترانه ی بارانیم

ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

پایان منی و هم سر آغاز منی
سیمرغ منی شهپر پرواز منی
در فرصت واژه ها نمی گنجی تو
در سطر دلم هستی و دمساز منی
...

ادامه شعر
مریم موسوی

رباعی باران رباعی اول: دیشب در خواب من تو بودی باران از تَرسالی و سیل گفتی باران قول دادی شُر و شُر بباری امّا چترم را باز نکرده رفتی باران رباعی دوم: گفتی از زمزمی تو جاری، باران گفتی...

ادامه شعر
طارق خراسانی

یلدای نگاه تو به خوابم می بُرد تا کوی جنون به اضطرابم می بُرد لبخند تو زیرِ نورِ ماهِ شبِ عشق لب را به لبِ خُمِ شرابم می بُرد...

ادامه شعر
محمدعلی ساکی

گفتم جهتم رو به تو تنظیم کنم تا حس خودم را به تو تفهیم کنم با شوق فراوان سر راهت ماندم تا دسته گلی را به تو تقدیم کنم محمد علی ساکی...

ادامه شعر
علی روح افزا

احساسِ خوش و خجسته را می بُردند صد عـاشقِ دست بستـه را می بُـردند یک نعش به دوش و ، نامِ آن " آزادی" آن واژه ی دل شکسته را می بـُردند ...

ادامه شعر
مریم موسوی

السلام علیک یا عالم آل محمد (ص) آمد روشنی علم گل کرد حدیث بر فقه و کلام و فلسفه تافت شمیس از دامن امّ فروه آمد پسری شد چشمه ی صدق، گشت بر دین رئیس پ.ن: وزن: مستفعل فاعلات مستفعل فع تافتن:...

ادامه شعر
علی روح افزا

امروز هوای دل شمالی شده است انگار که رفع خشکسالی شده است از غصه ی داستانِ عشقم ، گویا ماهِ شب چارده هلالی شده است ...

ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

آغوش تو ... از فاصله ها که راه می پویم من دل از گذرگناه می شویم من از حوصله ها پرت شدن باکم نیست آغوش ترا پناه می جویم من...

ادامه شعر
علی روح افزا

در عُمـقِ نگـاهِ یک نفر گُم شده ام افتــاده به زیــرِ پـای مردم شده ام با آنکه درختِ سبزم ، اما از عشق میسوزم و ، انگار که هیزم شده ام ...

ادامه شعر
مریم موسوی

طریق عشق جز "وجه" تو در قدح نبود مهدی جان (عج) جز پرده ی چهره ای کبود مهدی جان (عج) می گفت: طریق عشق را با صد شرح از حادثه آن عطش سرود مهدی جان (عج) پ.ن: وزن: مستفعل فاعلات مفعولن فع ...

ادامه شعر
علی روح افزا

از برقِ نگاهِ تو یقین ، می ریزد بارانی از عشق بر زمین می ریزد با دیدن چشمانِ تو فهمیدم که ... قلبِ منِ عاشق از همین می ریزد ...

ادامه شعر
علی روح افزا

از دست تو در دل ، گله ها را چه کنم ؟ با دوری ات این فاصله ها را چه کنم ؟ اینجا شده کربلا و... ، من تشنه به تو یک شهر پُر از حَرمَله ها را چه کنم ؟ ...

ادامه شعر
علی روح افزا

هر چند که از دستِ غمت دلگیرم یک لحظه ولی بدون تو میمیرم کم شعله بزن بجانم ای ، لامذهب میسوزم از این عشق اَلو میگیرم ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا