تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
احمد  رضایی پایدار

وَ لَمَّا جاءَ مُوسی‏ لِمیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنی‏ أَنْظُرْ إِلَیْکَ قالَ لَنْ تَرانی‏ ارنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد !! نه چو منی و هرجا رسیده حضور تو باشد تو...

ادامه شعر
زهرا حسین زاده

حامیان و ، مدافع حرمند سر فدا کرده اند و محترمند یا رب این رزمشان بکن پیروز نذر جان کردگان ِ این ، علمند https://telegram.me/hijabchador...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

من قصه عشق تو چو از بر کردم هر عشق دگر ز سینه ام در کردم من چشم بر اه وصل تو ماندم حیف اینگونه تمام عمر را سر کردم...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

چرا من مست چشمان تو گشتم تمام عمر حیران تو گشتم دل تو جنس آهن دارد انگار چرا پس من پریشان تو گشتم

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

بیادرخاطراتم جستجو کن کمی بااین دل من.گفتگو.کن شدم بی.عشق تودیوانه شهر دلت را با دل من روبرو کن

ادامه شعر
حسین خیراندیش

صبح شد باز دلم درد عجیبی دارد چون هوای دل رفتن به طبیبی دارد آن طبیبی که کند درد دلم را آرام گوئیا آن طبیب چشم به حبیبی دارد...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

نامم‌چوزدفترت‌تومنها‌کردی ظلم‌است‌فقط‌چرا‌تو‌باماکردی حالا‌که‌گذشت‌گشته‌ام‌تبعیدی این‌حکم‌فقط‌چرا‌تو‌‌امضا‌کردی ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

لبِ سُرخت میِ نابِ بهشت است سرشتِ دلبرِ نیـکو سرشت است در آن کنـجِ دل و آغـــوش گرمت اسیرم کن که مُهرِ سرنوشت است * لیلی اله یاری * .... غزل یعنی که از چشمِ تو گفتـن "گُلم " ، از بـاغِ لبـه...

ادامه شعر
سجاد صادقی

سلام و درود دوستان خوبم ایام فاطمیه رو تسلیت میگم،التمای دعای فراوان. در ظلمت شب شهاب بودی بانو آیینه ی آفتاب بودی بانو در چشمه ی خونین دو چشمان علی پیمانه ی نور ناب بودی بانو #سجاد_صادق...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

بااینکه‌‌دلم‌اسیردستانش‌بود اما‌نگران‌عهدوپیمانش‌بود گفتم‌بدلم‌که‌جای‌مااینجا‌نیست اما‌دل‌من‌به‌فکر‌چشمانش‌بود ...

ادامه شعر
حسن کریمی

« دوبیتی » خدایا قصد جانم کِردی امشب دوباره امتحانم کِردی امشب بتی رعنارو میخواهم ، مددکن به پیری ، نوجوانم کِردی امشب ***** غروب آ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

نـمی دانــم چــرا قلبــــم شکستـی چه شد آن عهد و پیمانی که بستی؟ منـم لیــلای این صحـرا ، ولی تــو بگــو مجنـونِ شبگــردِ کـه هستی ؟ * لیلی اله یاری * بنــازم خنده هـای بی خزانت هلــالِ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

دو چشمت دین و دنیا را بهم ریخت یهــود و دینِ ترسـا را بهـم ریخـت نگاهت کفــر بخشیـده به هر دیــن دل و بتخـانـه ی مـا را بهـم ریخت * لیلی اله یاری * .... لبـــت رنگیـــن تر از خونِ اَنـارست...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

بیا تا راه مجنون سر بگیریم سراغ خانه ی دلبـر بگیریــم نشان غنچه ی نــازِ لبـــانش از آن آلاله ی پـرپـر بگیـریم * لیلی اله یاری * .... گل سُرخی ولی عطـرِ تَنت ، سیب شمیــمِ ساده ی پیـراه...

ادامه شعر
حسن کریمی

«چند دو بیتی» چه نازی داره یارب.! نازِ شصتت نجُنبی، سُکرِ نازش کرده مستت نگردد باورم،کز جنسِ اِنس است پری افتاده ، در جامِ الستت ****** ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

غزل میبــارد از چشمِ سیـاهت هـزاران مثنـوی از هـر نگـاهت تَنـت موضوعِ هر شعـرِ سپیـد و دوبیتی نقشی از آن روی ماهت * لیلی اله یاری * .... نمیــدانم چرا دلتنگ گشتــم پُر از فریادِ بی آهنگ گشتـ...

ادامه شعر
آرزو نوری

قفس بی پرنده ای بودم خنده نه، طرح خنده ای بودم زیر چرخی که زندگانی بود من فقط چرخ دنده ای بودم

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

تــو هستـی روشنـیِ آفتــابـــم که لبهایــت شـده جامِ شرابــم دراین شبهای ناب شور و مستی شـدی خُنیـاگـــرِ رؤیـای خوابم * لیلی اله یاری * ..... بیا امشب تو فرهادِ دلــــم باش منم شیرین ، تو ...

ادامه شعر
حسن کریمی

«در سوگ مادر» عشقِ من ، مونسِ من ، دلبرِ من ، مادرِ من . بی تو همچون صدفی پوچ شدم گوهرِ من . تنِ تودردل خاک،خفته چون مریمِ ِ پاک . یاد تو چون گلِ ناز ، زیور باورِ ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

رسید از راه ، پاییـــــزِ طلایـی همـان فصــلِ قشنـگ آشنـایـی اَنــار آمد مرا یــاد تو انــداخت تو ای آرامِ جان، امشب کجایی * لیلی اله یاری * ......... بیـا امشب از اینجـا پـَر بگیـریـــــم "...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا