تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
کاویان هایل مقدم

باز شهریور آمد و من، سالی دگر را با کوله ی اندوخته های عمر، پشت سر می گذارم، لحظه های به تاریخ پیوسته ی بسیار، تلخ و شیرین، خوش و ناخوش، باطل و سودمند، آری شهریور آمد، با همه چیزش، اعتدال، عشق و وفا، ...

ادامه شعر
اکرم بهرامچی

قلمم که مست می شود روزهای یخ زده را داغ تر می نویسم وقتی کلمه ها بدبختی را لیز می خورند از دهانشان بخار قافیه می بندد بدبختی واژه ایست سنگین برای وزن های عروضی ِ زندگی و خوشبختی سپید ِ سپید بدون...

ادامه شعر
ابراهیم  حاج محمدی

بختیاران بخت برگشته، بخت را بر محال می بندند نقش امّید نا امیدان را، بر شبی بی زوال می بندند نزدِ این رند های جادوگر، اسب های چموش هم رامند سرزنَد گر خریّت از اسبی، دم او را به یال می بندند فتنه خیز...

ادامه شعر
محمدعلی دهقان کروکی

کاش ... ، انسانیت ، تصویرِ نابِ عشق را ، در برابرِ هوسها ، به مسلخِ تباهی نمیکشانید ...!! (۱۳۹۶/۱۱/۰۱)

ادامه شعر
علی معصومی

سودای فرات به میدان میفرستد حضرت جانان برادر را یل ام البنین، سقای خوبان، پور حیدر را به آغوشش گرفته بار دیگر در حریم عشق حسین ابن علی در خیمه گه شیر دلاور را برای تشنه کامان حریم صبح بیداری رها در...

ادامه شعر
اکرم بهرامچی

آوا منم و این جسد و این سر بی خاصیتم و کسی نیست در این پیکر ِ بی خاصیتم بال پرواز نمانده ست در این رخوت ِ سست مانده ام پای همین سنگر ِ بی خاصیتم شعله ای نیست که در من بگدازد آتش مانده ام در ت...

ادامه شعر
کاویان هایل مقدم

این روزها، نمی دانم ابر سنگین دلم، از چه این قدر بارانی است؟ این روزها، چرا با کوچکترین تلنگر، بلور نازک قلبم، ترک بر می دارد. این روزها، برای چه کاسه چشمم، با مختصر نگاهی، تبدیل به رودخانه می شود؟ ای...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا