قلمم که مست می شود
روزهای یخ زده را
داغ تر می نویسم
وقتی کلمه ها
بدبختی را لیز می خورند
از دهانشان بخار
قافیه می بندد
بدبختی واژه ایست سنگین
برای وزن های عروضی ِ زندگی
و خوشبختی
سپید ِ سپید
بدون وزن
بر بال ِ
قلم هایی می نشیند
که دائما
نوک ندارند..........
اکرم بهرامچی
تعداد آرا : 6 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 9
امیر عاجلو 07 شهریور 1399 22:27
سلام ودرود
بهنام حیدری فخر 07 شهریور 1399 22:38
درود بر شما بانوی شاعر و ادیب فرهیخته
بسیار زیبا و ظریف و فاخر کلمات را در قالب شعر سپید
به خدمت گرفته و شعری بسیار دلنشین سرودید
مانا و پایدار و سرفراز باشید گرامی
مینا تمدن خواه 07 شهریور 1399 23:30
درودها نثارتان استاد عزیز سرکار خانم بهرامچی
بسیارعالی و دلنشین
قابل تامل و تاثیرگذار
قلم نویسا و طبع روانتان مستدام
کرم عرب عامری 08 شهریور 1399 00:43
درودها و درودها عزیز
محمد مولوی 08 شهریور 1399 01:02
علی معصومی 08 شهریور 1399 08:54
درودها
بانو بهرامچی ارجمند
◇◇◇◇
قلمت را دیده ام
در میان چامه ها
در کشاکش بهانه های بی ترانه ات
خامه ات
نگاه بی بدیل آرزوست
در سکوت خلسه های هر شبم
◇◇◇
در آن بهترین لحظه های اجابت
به دستان پر مهر
در هر قنوتت
مرا هم بخاطر بیاور
از آن کوله باری که
همراه داری
کمی هم برای منِ مانده در جاده ی بینهایت
به انگشت سبابه های سخاوت
رها کن
برایم دعا کن
ولی اله بایبوردی 08 شهریور 1399 09:31
هنر به هر قالبی زیباست
سلام و درودها
سپیدی جوششی ...با فلم مست
دستمریزاد
تقدیمی :
مست مستم مست مستم مست مست
با قلم کاری کنی ، دور از شکست
قالبی باشد ، هنر را ، با قلم
رسم خطّی می کشی تذهیبِ دست
ولی اله بایبوردی
08 / 06 / 1399
رضا زمانیان قوژدی 09 شهریور 1399 04:48
درود بر شمابانو بهرامچی عزیز
قرا رسیدن عاشورای حسینی را به شما تسلیت عرض می کنم
قلمتان نویسا
بمانید
محمد رضا درویش زاده 10 شهریور 1399 07:44
بسیار زیبا درودتان