"باران"
من نمی بینم تورا
شب بیاد خاطرات جبران ناپذیر
با یاد عشق تو


درد دل کردم به تو

مهراز باران می خواهم همراه دعا


کس نفهمید ازعشق دلتنگی ها بود
نیمه شب یادم آمدی درهنگام خواب
کوچه بن ب...

نقاش
بکش تصویری ز اشک
چشمان در دریای عشق غرق ماندن در بحر اشک
عاشقانه تر از دست های پُرباران دوست
آن نگاه پُر صدا ی شعر اوست
دل شکسته...

" کم بنال ازدرد بال "

آه کبوتر کم بنال ازدرد بال
من که بی بالم
چه گویم ازشور حال
چند بیند وضع حال تو
هم به روز هم بشب، درزمین درهوا
قومیت بهر شکارت ،بال وپررا می زنند
گرنبیند بال وپر برروی زمین ...

"پیچک"
من به یاد تودر صبح سحر
نقش زیبای تورا
برروی دیوارتنم
حس کرده ام
برگ سبزتو
پیچ پیچان می پیچید بربالای سرم
گرچه
بی نرده بان ازدیوارتنم بالامی روی
تاکه همچو
شبگردان بیداربمانی
بپوشانی س...

نیمه شب آسمان
می داد با رعد پیام
پا تک آماده باش
داد صداها پیام
همه غرق خواب
با د وزید و باران گرفت
می نوشتم خاطره ی سالهای پیش
صاعقه
بخشی ازجان جوانی را گرفت
خواب خرگوشی
مرا ازسرگرفت
با نک الله...