نیمه شب آسمان
می داد با رعد پیام
پا تک آماده باش
داد صداها پیام
همه غرق خواب
با د وزید و باران گرفت
می نوشتم خاطره ی سالهای پیش
صاعقه
بخشی ازجان جوانی را گرفت
خواب خرگوشی
مرا ازسرگرفت
با نک الله اکبرآمد بگوش
گربه ها وحشت زده
درپی یک سرپناه
با صدای بسیارعجیب
سگ زوزه می کشید
لرزه خورد نا گه زمین
آب رو ،منزل گرفت
یکی درخواب بود ، دیگری زحمت گرفت
فتیان پور (راد)
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 9
امیر عاجلو 06 دی 1399 05:41
لطیف و دلنشین
منوچهر فتیان پور 08 دی 1399 01:16
هزاران درود بر استاد فرهیخته
سپاسمند حضورتان هستم
علی آقا اخوان ملایری 06 دی 1399 08:49
درودها بر شما، زیبا و دلنشین
منوچهر فتیان پور 08 دی 1399 01:19
سلام و درود بزرگوار،
سپاسگزارم
کاویان هایل مقدم 06 دی 1399 13:52
آفرینها استاد
به زیبایی هر چه تمامتر حوادث طبیعی ناگوار را توصیف کردید.
منوچهر فتیان پور 08 دی 1399 01:18
هزاران درود بر استاد فرهیخته
سپاسمند حضورتان هستم
کرم عرب عامری 07 دی 1399 15:52
منوچهر فتیان پور 08 دی 1399 01:23
درود بر شما استاد گرانقدر جناب عامری
سربلند باشید
علی احمدی 11 بهمن 1399 06:30
درودتان باد استاد احساس ناب دست مریزاد