آن قدر به تنهایی خودم گوش دادم
کلمه ای برای حرف زدنم از دهنم بیرون نیست
پرنده ها پر پر می زدن جابجایی کلمه چقدر طول کشید
تا دم سحربه دهنم نوک نامریی می زد
من هرگز از تو نخواهم شد جدا
گر استخوان های تو به زمین روی کهنه فرش تنت فک می زد
آه چه بی فکر برهرمرده بی گناه سنگ می زد
منوچهر فتیان پور (راد)
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
تمشک رنگی
-
سعید کریمی
-
باقر رمزی باصر
-
فرهاد نیکبخت
-
ترانه اسماعیلی
-
علی حسام زاده
نظر 5
امیر عاجلو 24 اردیبهشت 1402 09:00
.مانا باشید و شاعر
منوچهر فتیان پور 24 اردیبهشت 1402 11:46
با سلام درود جناب عاجلو
محمد علی رضا پور 28 تیر 1402 14:27
سلام و درود جناب فتیان پور گرامی
محمد علی رضا پور 28 تیر 1402 14:27
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود
به مناسبت ماه محرم حسینی،
در صفحه ی شعر "حسینیه ی مجازی"
(آخرین شعر فعلی بنده در سایت)
حسینیه ی مجازی تشکیل داده، در انتظار اشعار و مطالب مرتبط
شما بزرگوار هستیم.
یا حسین
محمود فتحی 30 دی 1402 08:38
سلام عرض ادب جناب فتیان پور بزرگوار چه زیبا ازتنهای قلم زدید
دلا خوکن بتنهایی که از تنها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که ازتنها بپرهیزد
تقدیم به یادگاری