تاب میخوری روی پاییز
دوستت دارم هایم هولت میدهند
کودکانه ذوق میکنی
عاشقانه میخندی و می گویی
محکم تر
و من فریاد میزنم...
دوستت دارم..
سر پل صراط
یقه ات را می گیرم
نترس
می خواهم آخرین لحظه هم
ببوسمت... ...

شمع و پروانه فقط
یک کلیشه و سمبل است..!
برایت به هیچ بیابانی هم نخواهم زد
کوهی هم نخواهم کند
ولی تمام این سالها
ادکلنی را
میزنم که دوست داشتی
عکس‌های قدیمی‌ام رقبایم شده‌اند
تصویر مردی که روزی
دوستش د...

وقتی عشق را تجربه نکرده بودم هرگز باور نمیکردم عشق با تمام قدرت و زیبایی اش
چه درد بزرگی میتواند باشد..
تمام دنیا پر از پنجره هایی است که پرنده ندارند…
پر از کوچه هایی که همه ی آن ها
برای رهگذران عاشق...

پر از هوای تو که می شوم
میان نوشته هایم
قدم می زنم
این واژگان
هنوز آغشته به بوی توست..
بعد از رفتنت
ابرها همیشه خاکستری اند
و زیر سیگاری من
شده قندان ِتهی…

مهران قرجه داغی...

دلتنگم
برای کسی که مدتهاست
بی انکه باشد
هر لحظه زندگی اش کرده ام ... !
من از حجم این بغض سنگین
تا ضریح چشمانت مسافرم
جانم را
نذر نگاهت کردم
شاید
که معجزه ای
باز کند
دخیل تنهایی دلم را..
پنجشنبه دوم آذ...