3 Stars

من مُرده‌ام

ارسال شده در تاریخ : 27 تیر 1402 | شماره ثبت : H9425659


سرم را روی پای شب میگذارم
خوابهایم ماه را دوره می‌کنند
ماهِ کامل،
زخمهایم را زوزه می‌کشد
خون به سُرفه می‌افتد
زبانم تلخ می‌شود
دستم شب را چَنگ می‌زند
ناگهان!
پَرت می‌شوم روی شعر
نگاهت خیس می‌شود
شعر روی دستِ باران، جوانه می‌زند
شهر بیدار می‌شود...
زخمی کنارم، دَهن باز کرده‌ است
شب تمام می‌کند
شعر جلوتر از سوگ، می‌دَود
کلاغ سکوت می‌خورد
خبر لال می‌شود
تو شعر را دوباره میخوانی
به کنارِ زخم‌ام که میرسی...
چشمهایت خُشک می‌شوند
دستت زخم را می‌دوزد و
به حال می‌آورد....
انعکاس تصویرم را می‌بینم
چهره‌ای محو در چشمهایت...
من مُرده‌ام!
و تو شعری را میخوانی
که شهر را بیدار کرده است!




شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 76 نفر 159 بار خواندند
امیر عاجلو (28 /04/ 1402)   | فیروزه سمیعی (28 /04/ 1402)   | کرامت یزدانی(اشک) (29 /04/ 1402)   | پرشنگ صوفی زاده (29 /04/ 1402)   | محمد علی رضا پور (31 /04/ 1402)   | سروش اسکندری (02 /05/ 1402)   | محمد مولوی (10 /05/ 1402)   | سیاوش دریابار (30 /07/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (28 /04/ 1402)  فیروزه سمیعی (28 /04/ 1402)  کرامت یزدانی(اشک) (29 /04/ 1402)  محمد مولوی (10 /05/ 1402)  
تعداد آرا :4


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا