- شاعران
- مرتضی سنجری
آخرین اشعار
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی مرتضی سنجری
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | 15 /12/ 1362 |
کشور | ایران |
شهر | تهران |
بیوگرافی | کارمند وزارت نفت و دارای چندین کتاب شعر سپید از نشر ایهام |
《بند ناف》
عزیز شعرهای من..,
آمده ام تا تو را بنویسم
که از شعر روی لب هایم متولد شدی
طوری که به جای
بریدن بند ناف واژه ها
قلم روئید در هر سطر نگاهت؛
و مرا پیوند زد به شادی های جهان
انگار در عمق چشمانت...
《حاتم طایی》
این روزها شبیه
غنچه ای تنها شده ام
انگار دیر سالی ست حوالیِ
گلبرگ های خشکیده ام قحطی شده؛
بیا و باران چشمانت را
بر تن خسته ی من ببار
و طراوت شعر مژگان بلند پلک هایت را
همچون حاتم طایی
ببخ...
《تاکستان》
دلبرانه لبخند بزن
که امشب
چشمانت شاعران غزل خوان شده اند
چه زیباست..،
گندمزارِ گیسوانت پریشان و رقصان
میان موج تابش خورشید تابستان
گونه هایت همچون درختان انار
طعم لب هایت خوشه های تاکستان،...
《چرخ خیاطی》
یادش بخیر آن روزها
عصرها صدای چرخ خیاطی مادر
در حیاط دنج قدیمی خانه
قشنگ ترین آهنگی بود که
تا به حال در هیچ کافه امروزی نشنیده ام؛
انگار با تَرَک های پیشانی اَش
و شعرهای روی لبانش
پیراهنی...
《سرگردان》
روزگاری ست دخیل بسته ام
به جوخه ی موهایت
تا ماشه ای چکانده شود
بر شقیقه ی دلم؛
بمان و درمان کن رنج مرا
که سرگردان و پای پیاده دویده ام
خط به خط شعرهایت را
در مسافت روزهای بارانی پائیزی
انگا...