شانه نسیم بهار
برزلف گل
آنقدر زیبا نیست !!
که سلام تو
--------------------------

نمیتوانم احساس عشقت راببرم
گم کردم
قیچی فراموشیم را
-------------------------
باکوچه های بیداریم
بیگانه...

بی لالایی عشق
مستم نمیکند می خواب
نمی آویزد گوشهایم
جزگوشواره ترنم غم
نفس در راهروی سینه
اسیر تارهای قندیل است
بی لالایی عشق
مثنوی غم میسراید
چنگ باران
بنفشه
خمیازه بیدار باش نمیکشد
شبم...

طناب دلتنگی به گردنم افتاده
میترسم دست فاصله ها
خالی کند
زیرپایم را

ازهرچه میخواهم بنویسم
روی نام "تو"می ایستد
قبله نمای قلمم

نگاه تو چه دیدنست!
سیب فریبت خوردنیست
به بیت باورم دلم
غزل زتو نوشتنی ست
ردنگات ازغزلم
ببین که پاک نکردنیست!!
بیاکه قهوه سخن
اگرچه تلخ ...شنیدنی ست
به خلوت خیال من
آمدنت ستودنی ست
بیارخاک ...