تا نفس دارم از این بغض، غزل می بارم تَر کُنم قافیه ها را ز غمِ بسیارم روز و شب نامِ تو ای جانِ جهان در گوشم بی صدا می شود از کوه زمان تکرارم درد و رنجم که به آوازِ غزل می آید می کُند از پسِ این پرده...