.
" جا مانده "
.
شب تا به سحر بر در میخانه نشستم
بی اذن ورودی که از آن دل نگسستم
.
یاران همه سر مست از این باده گساری
دیدم رخِ معشوقه ی پیمانه بدستم
.
گفتم که پشیمانم و ساقی کرمی کن
نادم شده ام ح...

.
درفراق برادر
.
دونده رن قانه گوزوم نن ، بو آخان یاشیم اولوب
.
قلبیم اود دوتی یانور ، گول کیمی قارداشیم اولوب
.
آنا خوش گلدون ایله ، گلدی قوناق نازلی بالون
.
غملی گونده دایاقیدی ،  م...

" گذر زمان "
.
باز بی تو
گذشتم از آن کوچه
نه مهتابی بود
نه توانی در پا
و نه سوی چشمی
تا خیره به دنبالت گردد
.
میدونی
.
همه در گذر زمان به یغما رفت
دلم خوشه
به قبای پیری
ارمغان روزگار !
...

.
"از عمودارم گله"
.
خیمه ها سوزان در آتش ، رفت غارت گاهواره/
.
هر دری زد عمه زینب ، تا بیابد راهِ چاره/
.
دور دیدن چشمِ اکبر ، می ربودن گوشواره/
.
چون صدا کردم عمو را ، می زدن سیلی دوبار...

.
" زبانحال امام بر بالینِ برادر "
.
بر صورتِ تو بوسه زده خاکِ بیابان
عاشق شده بر چشمِ سیاهت نُکِ پیکان
.
زیبا شده با خونِ جبین صورتِ ماهَت
پنهان مشو در پشتِ غبار ای مهِ تابان
.
خارج شدی از نهرِ فرا...