.
" زبانحال امام بر بالینِ برادر "
.
بر صورتِ تو بوسه زده خاکِ بیابان
عاشق شده بر چشمِ سیاهت نُکِ پیکان
.
زیبا شده با خونِ جبین صورتِ ماهَت
پنهان مشو در پشتِ غبار ای مهِ تابان
.
خارج شدی از نهرِ فرات با لبِ تشنه
شرمنده شده ناله کند رودِ خروشان
.
افتادن بی دستِ تو از اسب به صورت
سوزد دل و جانم شده ام زار و پریشان
.
آید به مشام بویِ پدر ، عطرِ گلِ یاس
حیدر به فغان آمد و مادر شده مهمان
.
چشمانِ تورا پاک کند دخترِ طاها
گو بوسه زده شیرِ خدا بر لبِ عطشان
.
سقایِ حرم، اهلِ حرم تشنه یِ آبند
آبی برسان برلبِ خشکیده یِ طفلان
.
بعد از تو شوم بی کس و بی یاور و تنها
یورش بَرَد این قوم، رِسَد جنگ به پایان
.
٭
شب تا به سحر خامه شود یار و "حبیبم"
تا وقتِ اذان آه کشم از دلِ سوزان
.
هرگاه نوشتم به قلم نامِ ابوالفضل
جاری شده از دیده یِ من اَشک چو باران
.
شعر : حبیب رضائی رازلیقی
.............................................چند بیت آذری
آتدان یخیلوبسان یره ، قارداش دور ایاقه
رحم ایله بالام اصغره ، قارداش دور ایاقه
.
یاتما گوزون آچ ، قولسوز علم داریم ابولفضل
سقای حرم ، میر و سپهداریم ابولفضل
.
باشونن آخور قان، گوزوه پرده سالوبدی
زهرا آنامون، ناله سی عرشه اوجالوبدی
.
تپراقه دوشوبدور ایکی قول صبریمی آلدی
مشکین سووینا، تشنه بالامون گوزی قالدی
تعداد آرا : 6 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 3
جمشید عزیزی 01 شهریور 1399 23:08
عرض ادب
شعر زیبایی است اما در بعضی از ابیات وزن شکسته است . از جمله بیت سوم و پنجم
موفق باشید
التماس دعا
حبیب رضایی رازلیقی 02 شهریور 1399 03:37
سلام و درود خدمت شمااستاد
خوشحالم که با دقت خاصی خوانده اید
و در هنگام سرودن از دستم در رفته
البته در آخر بیت تخلص گفتم که شعر
برای قمر بنی هاشم نوشتن سخت است
اشک و کمی هیجان موجب از دست رفتن تمرکز میشود
به هر حال
در مصرع اول بیت سوم ت فرات
در مصرع اول بیت پنجم م مشام
موجب خروج از وزن شده
که از نظر سماعی شعر را تخریب نکرده
و چون نامحسوس بوده از دستم در رفته
ممنونم از تذکر بجای شما
پایدار باشید
رضا زمانیان قوژدی 04 شهریور 1399 20:51
درودها استاد رازلیقی عزیز
غزل تقدیمی زیبا و دلنشین سرودید
اجرتان با آقا ابالفضل(ع)
مانا باشید