بخند سهم تو از خنده‌ی جهان کم نیست
بخند نیمه ی غمگین من، زمان کم نیست

پرنده باش و بپر از حقارت دنیا
بپر که حوصله ی سقف آسمان کم نیست

برای باقی عمرت شتاب کمتر کن
کمی صبور بمان وقت امتحان کم نیست

...

فریاد هر شب با گلویم شرط می بندد
غمنامه ها را می برم در خلوت سینه
کم می شوم از خود به ضرب ِشست ساعتها
هر روز می بازم به تصویرم در آیینه

مبهوت یعنی این من ِبیزارِ از بودن
گنگی که خواب هر شبش د...

غم‌های بی چون و چرا پایان نخواهد داشت
زخم عمیقِ استخوان درمان نخواهد داشت

گم می شود روزی سخاوت در دل دریا
این ابرهای لعنتی باران نخواهد داشت

دنیا به سمت بی‌ ثباتی پیش خواهد رفت
دیگر کسی حتّ...

رودم برای خستگی هایم تو دریا شو
بگذار تا در تو بمیرم، بعد رسوا شو

خواب بیابان دیده ام افکارم آزرده ست
رویای باران درسرم ،مانند رویا شو

درمن بریزان خون مجنونِ پریشان را
حالا بگو بانوی من ! ...

زنگ پشت ِزنگ، انگاری که سر آورده بود
پستچی بی وقفه در می‌زد، خبر آورده بود

کوچه از عطر غبار منطقه آکنده شد
جای نامه پستچی بوی پدر آورده بود

بی قراری‌های من از شدت دلتنگی ام
اشک‌های مادرم ر...