کدام شَک وُ کدام تقدیر
مرا می پراند از شاخی به شاخی سر شاخ .
کبود می شرمم در تازیانه ی باد
وُ سرخ سیلی ، بر گوشهایم می خشکید حس شنوا یم را
مبادا ترحم غرورم سبزینه وار غربال
وَ آنک
بنده فرا خدا...

باید نگاه کنی، زمین !مُرتعش تَر اَم

من در عذاب انسان یم----- که مُبتلا، زِمبتلا تراَم

هَست ی/ که فعل می گماریم/ از شعر مبتلا تلوتراَم

دی شیخ می به چه جرمی !به چوبهای تُرک

اهواز وُسیسهِ ب...

دستانت خورشیدی است
بَس فروغ انگیز
جنسی اتی فوق العاده
برای زنده ماندن از تو
وَ نَمَردن
در قسمت ِآخرین فصلی از
_ نوشتن
...

موسیقی می وَزد
برای دیدنت به تختی کم رنگ زوم می شوم
در آغوش ترانه با تو مبهم می ترسیم
برای گریز از رنگهای ملایم
به فرورفتگی خوآبگاه،به سوزهای درآغوش ترانه می پیوندم
اِختلال ایجاد
وَ توها در خلِ...

دنیای دو اِشباعی
هُویتِ زِر، بُعدی

خاموشی ِ پُر نوری
نورانی ِ بی عاری
عیب یابی کورانی.

تَشخیصِ غم انگیزی،
در محورِ بُحرانی.

قُطبیتِ اِحمالی
جریان غم انگیزی
امواجِ دو اشباعی


...