منظومه مهتابی قسمت دوّم

چه دشوار است در اوجِ قشنگی
در این احساسِ نیک و پاک ِ رنگی

مخاطب مست دیدارِ اِلهی
فضا قُدسی چو عرشِ کِبریایی

قلم مجنون و شاعر بیخود از خود
همه در حسرت جشن سِپَهبُد

بگویی سرن...

منظومه مهتابی

قدیما یک صفایی بود و بزمی
درون خانه ها ، سازی و نظمی

سَرا گرم خوراک و خنده و خواب
دلا خُرّم ،عواطف خالص و ناب

قدم ها محکم ، امّا ...

این چنین.........

دل نوشته ای از روزگار کودکی تا به حال و رهایی از چنگال اعتیاد


یادش به خیر ،،بچّگی پُر خون بودم
اهل نماز و دین و ایمون بودم

راهم از هر چیز بدی سوا بود
رن...

تبسّم پاییز

اَز نسل پاییزی ، اِی نازنین اَبرو . از عشق لبریزی ، اِی ماه رَنگین رو

قلبت سَرای مِهر، آبان در آغوشت ، چشمت پُر اَز آذر، پاییز بر دوشت

همراه خورشیدی ، همسایه مهتاب ، آه اِی نگارِ من ، ا...

دیباچه عشق

برق چشمانت دوبیتی ، اَبروانت چون غزل

خنده ات چونان فکاهی بوده از روز اَزَل


عشوه ات بحرطویل و غمزه ات ضرب المثل

شهد لب های تو شیرین تر زِ هر قند و عسل


گیسوانت شعر نو ...