معین حجت

معین حجت

امتیاز اعضا:

دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

ویروس غفلت

ارسال شده در تاریخ : 27 اسفند 1398 | شماره ثبت : H948720

ویروس غفلت

کنون سرما گذشت از ما چرا گرما نمی بینیم
صفای صبح نوروزی دلی شیدا نمی بینیم

به هم پیچیده از غم ها کلافی تنگ انسان را
چه شد ما را که رویی خوش به هر سیما می بینیم

میان جمع یا تنها پر از تردید و تشویشیم
تفاوت را نه در جمع و نه در منها نمی بینیم

چه آفت زد گلستان را که نوروزی خزان گردید
چرا دیگر طراوت را در این خضرا نمی بینیم

به یک تقصیر خود کرده بهار از ما گریزان شد
چه دلگیر است تالابی در آن دُرنا نمی بینیم

ملال آور شود هر شب زمانی سفره ها خالیست
و هر شب را به جز تکرارِ در یلدا نمی بینیم

چرا کِز کرده معشوقی کنون در بغض و تنهایی
چرا افسانه شد وامق دگر عذرا نمی بینیم

زمانی غرق خوشبختی و اکنون حسرت از دیروز
بلا را حکمتی باشد که ما معنا نمی بینیم

اگر انسانیت گم شد دلیلی نیست جز غفلت
فراگیر است ویروسی که ما آن را نمی بینیم

معین حجت (سرکش کرمانی)

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 138 نفر 248 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /12/ 1398)   | خسرو فیضی (29 /12/ 1398)   | معین حجت (01 /01/ 1399)   | ایمان اسماعیلی (01 /01/ 1399)   | محمد علی رضا پور (02 /01/ 1399)   | مسعود مدهوش (09 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /12/ 1398)  خسرو فیضی (17 /01/ 1399)  مسعود مدهوش (09 /02/ 1399)  
تعداد آرا :3


نظر 8

  • امیر عاجلو   29 اسفند 1398 19:23

    زمانی غرق خوشبختی و اکنون حسرت از دیروز
    بلا را حکمتی باشد که ما معنا نمی بینیم

    حقیقتا هم همین است.
    تا چیزی از ما گرفته نشود ،قدرش را نمی دانیم.
    بسیار با معنی سروده اید.

    • معین حجت   01 فروردین 1399 18:59

      سپاس از عنایت و نظر لطف شما

  • ایمان اسماعیلی   01 فروردین 1399 21:31

    درود دوست عزیز
    عیدتون مبارک
    بسیار زیبا بود

    • معین حجت   02 فروردین 1399 10:00

      سلام بزرگوار،عید شما نیز مبارک...
      سپاس از توجه و لطف شما

  • محمد علی رضا پور   02 فروردین 1399 17:18

    بهارتان گرم و باصفا rose rose rose

  • محمد علی رضا پور   02 فروردین 1399 17:18

    سلام و احترام،
    بزرگوار!
    تدوین قالب های تازه ی سروش، سه گلشن، و شعر سبز (چندآهنگ)، محصول سی سال تلاش علمی و عملی اند که امیدوارم با مطالعه ی آنها و در صورت امکان، سرایش در این قالب های تازه، مددکار مان در جهت معرفی و گسترش کاربردی این قالب های شعری تازه و توانمد باشید.
    نکته ی مهم، این که: سروش، سه گلشن و شعر سبز(چندآهنگ)، هیچیک قالبی تفنّنی و در حد چیدن متفاوت قافیه و … نیستند؛ بلکه هریک، بطور کارشناسی شده، دستگاه مستقل و توانمندی برای سرایش های تازه اندو احتمالا با مطالعه ی نمونه ها، این مطلب را تایید خواهید فرمود.
    توضیحات و نمونه اشعاری از قالب های جدید را در همین سایت می توانید بیابید.
    نمونه شعری در هریک از این قالب ها تقدیم تان می شود.
    شعری در قالب سروش:

    چیست گل؟ رازِ نازِ خنده ی دوست/
    شعر- نقاشیِ معطّرِ اوست/
    مِهرچهر و لطیف و عاطفه روست/
    گل، نشانِ خداست.//

    شعری در قالب سه گلشن (سه گلشن: آغازگر+ بدنه+ پایانبخش؛با حداکثر تنوع در هر بخش):

    این بار هم اَدا/
    یک کوفه، ادّعا/
    شرمنده ام خدا!/
    خوب است یا نه: این همه، ما ادعا کنیم /
    ترسم که کوفه ی دگری را به پا کنیم/
    خیلی پر ادعا شده ام. شرم، شرم، شرم/
    کافی ست ادعا. بله، باید دعا کنیم/
    حالم بد است. پر شده از آرزوی پَست /
    “سرمست گشتنی”، تو بیا دست و پا کنیم/
    باید تلاش کرد که جان، باوفا شود /
    تا بیش تر به عاشقی اش آشنا کنیم/
    ای وای! وای! وای! عجب لاف می زنیم! /
    ترسم که عاقبت، گل زهرا، فدا کنیم/
    ای وای! وای! وای! زبانم بریده باد! /
    هرگز مباد آن که پشیزی خطا کنیم/
    شاید که ناگهان…/
    عاشق شوید هان!/
    آماده، عاشقان!//

    نمونه ای در شعر سبز یا چندآهنگ (میانه ی سپید و نیمایی ست؛ موزون تر و قافیه مند تر از سپید و چندآهنگ تر و دارای اوزان متنوع تری نسبت به نیمایی که با تغییر اوزان می تواند باعث انتقال از حسی به حس دیگر بشود.
    قدیمی ترین نمونه ی شناخته شده ی آن در نزد ما، چندآهنگی ست با حدودبیست سال قدمت، به نام حسنک شعر من، سروده ی جناب حامی شریبی):

    سپید بود/
    و زیستنش سبز/
    و پروازش سرخ/
    و در هنگامِ گلگون ِ آسمانی شدن /
    آن میامی تن/
    آشکار/
    دلشکار/
    می سرود و می نواخت/
    شعرهای ماندگار/
    تغزلِ خوشه های پربرکت ِ تبسم/
    تبسمی آفتابارانی/
    آن چنان که کشتزارها/
    دوباره زیستن را/
    شاعرشدند.//

    • معین حجت   03 فروردین 1399 00:46

      سلام...
      سال نو مبارک دوست بزرگوار آقای رضا پور...
      کار شما ستودنی و قابل تحسین است
      موفق باشید

  • مسعود مدهوش   09 اردیبهشت 1399 14:00

    درود بر استاد گرانمایه rose rose rose rose

    زیبا غزل و روان و شیوا دستمریزاد rose rose rose rose applause applause applause applause applause applause

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا