- شاعران
- مجتبی جلالتی
- دفتر شعر فصل نو
- شعر شفای دل | مجتبی جلالتی | شعر ایران
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
شفای دل
یارب این درد جهان باز دوا می گردد
باقی عمر دگر باره عطا می گردد
دیروقتیست که عالم همه بیمارشدست
های و هوییست به دنبال شفا می گردد
ترس جان از تن و تنها زتماسی به ستوه
تن به جان و جان به تن باز بغل می گردد
درد باشد همه دنبال دوا می گردیم
بین هزاران سنه دنبال چه ها می گردد
درد بی دردی نباشد که ندارد درمان
درد بی دردی من باز شفا می گردد
دستکش وماسک شده منجی اهل عقلا
بود آیا به دعا منجی ما بر گردد؟
چون ندارم طلب از زاده بختم ز ازل
عاقبت چون به سما مغفرتم می گردد
چون نباشد بر دلم جزالف قامت دوست
بود این دل به خدا رقص کنان برگردد.
کاربرانی که این شعر را خواندند
امیر عاجلو (29 /12/ 1398) | مجتبی جلالتی (29 /12/ 1398) | خسرو فیضی (29 /12/ 1398) | محمد علی رضا پور (02 /01/ 1399) | مسعود مدهوش (08 /01/ 1399) | باران آریایی جاویدان (08 /01/ 1399) | علی معصومی (21 /01/ 1399) | محمد مولوی (17 /04/ 1399) | پژمان خلیلی (19 /02/ 1400) |
رای برای این شعر
نظر 12
-
امیر عاجلو 29 اسفند 1398 16:49
ترس جان از تن و تنها زتماسی به ستوه
تن به جان و جان به تن باز بغل می گردد
-
-
مجتبی جلالتی 29 اسفند 1398 23:03
سپاس از جناب عاجلو????
این سخن پروین نه از روی هوی ست
هرکجانوری است زانوار خداست
پروین اعتصامی
-
-
محمد علی رضا پور 02 فروردین 1399 17:18
سلام و احترام،
بزرگوار!
تدوین قالب های تازه ی سروش، سه گلشن، و شعر سبز (چندآهنگ)، محصول سی سال تلاش علمی و عملی اند که امیدوارم با مطالعه ی آنها و در صورت امکان، سرایش در این قالب های تازه، مددکار مان در جهت معرفی و گسترش کاربردی این قالب های شعری تازه و توانمد باشید.
نکته ی مهم، این که: سروش، سه گلشن و شعر سبز(چندآهنگ)، هیچیک قالبی تفنّنی و در حد چیدن متفاوت قافیه و … نیستند؛ بلکه هریک، بطور کارشناسی شده، دستگاه مستقل و توانمندی برای سرایش های تازه اندو احتمالا با مطالعه ی نمونه ها، این مطلب را تایید خواهید فرمود.
توضیحات و نمونه اشعاری از قالب های جدید را در همین سایت می توانید بیابید.
نمونه شعری در هریک از این قالب ها تقدیم تان می شود.
شعری در قالب سروش:
چیست گل؟ رازِ نازِ خنده ی دوست/
شعر- نقاشیِ معطّرِ اوست/
مِهرچهر و لطیف و عاطفه روست/
گل، نشانِ خداست.//
شعری در قالب سه گلشن (سه گلشن: آغازگر+ بدنه+ پایانبخش؛با حداکثر تنوع در هر بخش):
این بار هم اَدا/
یک کوفه، ادّعا/
شرمنده ام خدا!/
خوب است یا نه: این همه، ما ادعا کنیم /
ترسم که کوفه ی دگری را به پا کنیم/
خیلی پر ادعا شده ام. شرم، شرم، شرم/
کافی ست ادعا. بله، باید دعا کنیم/
حالم بد است. پر شده از آرزوی پَست /
“سرمست گشتنی”، تو بیا دست و پا کنیم/
باید تلاش کرد که جان، باوفا شود /
تا بیش تر به عاشقی اش آشنا کنیم/
ای وای! وای! وای! عجب لاف می زنیم! /
ترسم که عاقبت، گل زهرا، فدا کنیم/
ای وای! وای! وای! زبانم بریده باد! /
هرگز مباد آن که پشیزی خطا کنیم/
شاید که ناگهان…/
عاشق شوید هان!/
آماده، عاشقان!//
نمونه ای در شعر سبز یا چندآهنگ (میانه ی سپید و نیمایی ست؛ موزون تر و قافیه مند تر از سپید و چندآهنگ تر و دارای اوزان متنوع تری نسبت به نیمایی که با تغییر اوزان می تواند باعث انتقال از حسی به حس دیگر بشود.
قدیمی ترین نمونه ی شناخته شده ی آن در نزد ما، چندآهنگی ست با حدودبیست سال قدمت، به نام حسنک شعر من، سروده ی جناب حامی شریبی):
سپید بود/
و زیستنش سبز/
و پروازش سرخ/
و در هنگامِ گلگون ِ آسمانی شدن /
آن میامی تن/
آشکار/
دلشکار/
می سرود و می نواخت/
شعرهای ماندگار/
تغزلِ خوشه های پربرکت ِ تبسم/
تبسمی آفتابارانی/
آن چنان که کشتزارها/
دوباره زیستن را/
شاعرشدند.// -
خسرو فیضی 02 فروردین 1399 22:52
. با بهترین درودهایم
. استاد گرامی همانطور که شاعر باید زبان زمان خود باشد
. سروده اید . و چه زیبا و شیوا هم . تصویر بعضی از بیت ها
. آنقدر گویاست که گویی با مخاطب حرف میزند
. عاااالی بود . قلم توانایتان را می ستایم -
محمد علی رضا پور 03 فروردین 1399 23:48
سلام و احترام،
همان طور که احتمالا می دانید، سروش، سه گلشن، و شعر سبز(چندآهنگ)، قالب هایی تازه و توانمند در شعر فارسی اند که شایسته است بیش تر خدمت اهالی فرهیخته ی ادبیات، شناسانده شوند.
برای آشنایی بیش تر دوستداران این مقوله با قالب شعری سروش، چند سروش کوتاه تقدیم تان
می شود:
1- گفتن از عشق، کار سختی نیست/
خوب گفتن، شکار سختی نیست/
فصلِ اصلیِّ عاشقی، عمل است.//
2- برگ زرد خزان، خودش را، ریخت/
با هوا و زمین و آب آمیخت/
برگِ بی بار چون تمشک نبود.//
3-“علّیَت” داشت نخ نما می گشت/
فیلسوفی پی خدا می گشت/
عارفی از عُروج بر می گشت/
حرف نابش به دل گرامی گشت:/
“نور”، مجهول نیست؛ اثبات است.//
4- پسر و مادر، آخرین دیدار/
اشک ها: شعله های آتشبار/
رفت و ماند. استخوان که شد، برگشت.//
5- تاک تا شد، به جرمِ پاکی مُرد/
ایستاد. اوفتاد. خاکی مُرد/
مردِ خاکی به دردناکی مُرد/
زنده ی جاودان، غریبِ زمان.//
6-در زباله، پیِ غذا می گشت/
تازه از اختلاس بر می گشت/
اختلافات… . //
7-روز، شب شد. دوباره شب آمد/
خام ماندیم و صد لقب آمد /
آخرش جان ما به لب آمد/
خام تا خاک ….//
8-پَست را اوجِ سرفرازی بُرد/
به حقیقی ترین مَجازی بُرد/
توی بازی بُرد/
تبلیغات.//
9-رفتم از کوهپایه تا قله/
وقتِ برگشت گشت/
(وای! تا پایین/)
دره – دره … .//
10-دستت آماده کن!/
“دل گِرو در کِرِشمه های تمشک!”//
11-دل گدازنده، دلنواز آمد/
باز با ناز و سرفراز آمد/
کاشکی داشتم دلی، دلکی .//
12-آفتاب غروب و کشتی و آب/
موج بی تاب و التهاب و شتاب/
آی دریا! بیا مرا دریاب /
مثل ماهی به ساحل افتادم(افتادَه م) .//
13-مِه چه زیبا نِشَست بر تنِ دشت/
ناز و نرم از کنار دشت گذشت/
خاطرات تو در دلم آمد/
نازتازان و بی گذشت گذشت/
باز، گلگشت، نوعروس، خیال
(خوانش دیگر: باز، گلگشتِ نوعروسِ خیال .)//
14- ماه در کوهسار، زیباتر/
بادِ نرمِ بهار، زیباتر/
یار، چشم انتظار، زیباتر/
دل من، بی قرار، زیباتر/
در شبِ عشق.//
15-هر سری سرسپرده ی چیزی ست/
بسته بر حلقه ی دلاویزی ست/
مرغکِ شاخسارِ گلریزی ست/
من تو را دارم.//
16-هرچه که هست و جزئی از هستی ست/
همزمان، شعرِ عقل و سرمستی ست/
همه ی هستی اهل همدستی ست/
رازها واحدند و گوناگون.//
17-کِرم، پروانه می شود روزی/
غوره، فتّانه می شود روزی/
این زمین، خانه می شود روزی/
خوار نشمار.//-
مجتبی جلالتی 03 فروردین 1399 23:58
با درود فراوان
بسیار لذت بردم ازنمونه هایی که فرستاده اید.
انشاله بتوانم ضمن درک درست از این قالبها و شیوه بکارگیری آن ها در اشعارم استفاده نمایم.
این مهم بدون تردید با یاری و کمک اساتید دست یافتنی خواهد شد.
-
-
خسرو فیضی 04 فروردین 1399 12:09
. با بهترین درودهایم
. استاد گرامی فراموش کردید پاسخی برای نظر بنده
. در فوق بنویسید . نیز تا همیشه در صفحه کوچکم در
. انتظار استاد و قلم توانایتان هستم .
.-
مجتبی جلالتی 04 فروردین 1399 13:26
با هزاران درود
زیبا دیدن و زیبا اندیشدن کار مردان بزرگ است؛اشعار این حقیر لایق اینهمه تعریف نیست.
ازاظهار لطف جنابعالی سپاسگذارم????
نه شاعرم نه سخنور،نه خطیبم نه شهیر
غلام حلقه عشقم فتاده در ره دین
مجتبی جلالتی
-
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
در31 /02/ 1362 -
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
در31 /02/ 1394 -
Susan Jafarzade
در31 /02/ 1360
نقد 3
مسعود مدهوش 08 فروردین 1399 10:48
درود برشما
واقعا عالیست
مجتبی جلالتی 10 فروردین 1399 03:53
سپاس فراوان
مسعود مدهوش 08 فروردین 1399 11:04
بسیار دلنشین