این شعاع کهنه چون نوری به دوران گشته است
صخره های زرد منشوری که تابان گشته است
خندق گود و عمیق قلعه ی دارابگرد
تپه های گرد و محصوری که ویران گشته است
هست اینجا پایتخت کشور زیبای پارس
پارس،آن تابنده ی نوری که ایران گشته است
شهر شعر شاهنامه ، شهر فرهنگ و هنر
شهر مشهوری که مام و مهد شیران گشته است
خاستگاه و زادگاه اردشیر بابکان
قلعه ی زیبای شاهپوری که سلطان گشته است
در کنار دخمه هایش این حکایت را بخوان
قصه ی بهرام گوری را که پایان گشته است
هست این دارابگرد الگوی طراحی گور
در شگفتم شهر گوری را که اینسان گشته است
گشت چیره قدرت ساسانیان بر شاه روم
نقش شد بر نقش شاپوری که ایوان گشته است
از درون چاههای سنگی اش تا برج پیر
معبر و راه عبوری هست و پنهان گشته است
داریوش آن پادشاه کشور ایران زمین
نام ایشان با غروری در هزاران گشته است
ساخت این دیواره ها و قلعه ی دارابگرد
قلعه از تاریخ دوری کاخ شاهان گشته است
در زمستان فصل باران در سرود ابر و باد
خندق زیبا چو رودی پر زباران گشته است
کاخ ساسانی بر آن دیواره های شور کوه
چون بلوری بر سر معبد درخشان گشته است
قلعه ی دارابگرد اکنون مریض و خسته است
از شروری های حفاران پریشان گشته است
قرنها این شهر و این دیوار برپا مانده اش
گرد آن خروار شوری چون بیابان گشته است
تا درنگی هست ، دریابیم این میراث را
با صبوری ، تپه ها باخاک یکسان گشته است
سروده شده در
10 خرداد99 در دارابگرد داراب
شهردارابگرد توسط دارای بزرگ که در ادبیات پهلوی و اسلامی
از وی به نام داریوش بزرگ یادشده ایجاد میشود
وفردوسی شاعرنامدارایران دراین باره میگوید:
چو بگشاد داننده زآن آب بند
یکی شهر فرمود بس سودمند
بفرمود کزهند وز رومیان
بیارند کارآزموده ردان
چو دیوار شهر اندر آوردگرد
ورا نام کردند دارابگرد
یکی آتش افروخت از تیغ کوه
پرستیدن آذر آمد گروه
ز هرپیشهای کارگر خواستند
همه شهر ازایشان بیاراستند
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 13 خرداد 1399 08:43
درود و سلام موفق و مانا باشید
محمود گندم کار 13 خرداد 1399 22:13
درود بر شما. سپاس
فردین صمدی 13 خرداد 1399 13:39
درود بر شما رقص قلمتان هماره مانا
محمود گندم کار 13 خرداد 1399 22:14
جناب صمدی عرض تشکر از فرصتی که گذاشتید
کرم عرب عامری 13 خرداد 1399 13:49
محمود گندم کار 13 خرداد 1399 22:15
درود.سپاس فراوان از عنایت و لطف حضرتعالی