آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

حکایت حلاج های مست

ارسال شده در تاریخ : 26 آذر 1399 | شماره ثبت : H9414123

من چشمهای تو را می کشم به حرف
آن چشمهای پر از قصه و شگرف

من باد می شوم که تو را بر ملا کنم
در ابرهای مست ، خروشی بپا کنم

مستانه رفته ای تو از این قابِ چشم من
دیوانه می دود قمر ِخوابِ چشم من

آزاد می شود به نگاهی گوزنِ شاه
در آن نشانه ای که به تقدیر ، گشته ماه

روزی هم اینچنین به تمنای چشمه ها
آن شاخسار و شاخ و اساطیر دلربا

هر چند رفته ای و فراموش می کنی
شمع خیال را ، تو خاموش می کنی

این سو حکایت من ، تا ابد به پاست
این شمع ، روشن و شرر افروزِ خانه هاست

این دار و این حکایت حلاج های مست
آن مردِ بر صلیب و ملولِ بریده دست


#عیسی_اسدی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 77 نفر 194 بار خواندند
امیر عاجلو (27 /09/ 1399)   | رویا امامی (27 /09/ 1399)   | منیژه (رویا) باقری (27 /09/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (27 /09/ 1399)   | عیسی اسدی (27 /09/ 1399)   | مرضیه نورالوندی (27 /09/ 1399)   | محمد علی رضا پور (27 /09/ 1399)   | محمد مولوی (27 /09/ 1399)   | امیرعباس معینی (28 /09/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (29 /09/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :7


نظر 14

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا