خداوندا، بیا بنشین کمی صحبت کنیم با هم
ز بوی عطر یاس و مثنوی مولوی، صحبت کنیم با هم
دلم غرقاب دلتنگی ست، کسی مَحرم نمی یابم
بیا و از گذشت عمر و درد بی کسی، صحبت کنیم با هم
برای من کمی سخت است، گِله کردن ز این دنیا
بیا و مرهمی بر زخم من باش و کمی صحبت کنیم با هم
بیا بنشین کمی در مورد عطار و فردوسی
کمی از حافظ و سعدی شیرازی، صحبت کنیم با هم
ز عرفان و جدالش با همه ادیان
کمی انسانیت، از مهر و مهروزی، صحبت کنیم با هم
خداوندا، بیا درمانگر دل باش، کمی نور امید برتاب
بیا از این همه فقر و تهی دستی، کمی صحبت کنیم با هم
نمیدانم سخن را از کجا آغاز باید کرد
ولی جز تو کسی مَحرم نمی بینم بیا کمی صحبت کنیم با هم
اگر این آدم و حوا یکی بودند، پس این فاصله ها از چیست
بیا در مورد عشق و محبت، زندگی صحبت کنیم با هم
هایلی، گویی که باید مثنوی ها را نوشت از نو
خداوندا، بیا بنشین کمی صحبت کنیم با هم
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 10
امیر عاجلو 16 دی 1399 07:14
درود بر شما
کیوان هایلی 16 دی 1399 08:52
درودها بر شما جناب عاجلو
محمد رضا درویش زاده 16 دی 1399 07:54
هزاران درود استاد گرانقدر
کیوان هایلی 16 دی 1399 08:53
درودها بر شما
سپاسگزار حضورتان استاد عزیز
ولی اله بایبوردی 16 دی 1399 08:37
مناجات با خالق تنهایی جلوت هر چند خلوت
سلام و درود
کیوان هایلی 16 دی 1399 08:54
درودها بر شما استاد بزرگوار
سپاسگزار مهرتان
بهنام حیدری فخر 16 دی 1399 13:33
درود بر شما فرهیخته گرامی
بسیار تأمل برانگیز و تاثیرگذار سرودید
اگر کمی در مورد بکارگیری قافیه و وزن عروضی در شعر کلاسیک مطالعه بفرمایید
زیباتر هم خواهد شد
کیوان هایلی 16 دی 1399 13:44
درودها بر شما استاد بزرگوار
سپاسگزار مهرتان
منصور آفرید 16 دی 1399 15:12
درود بیکران بر شما
بسیارعالی و دلنشین
کیوان هایلی 16 دی 1399 15:25
درودها بر شما استاد عزیز
سپاسگزار مهرتان