من
هنوز میچرخم در جادهی سبز آلودی که
قبلنها قدم میزدیم ،
مثل چرخیدن لابهلای فرشهای دستباف
گیراست اما
خاکستریها ظاهراً لطیف
ظرافت آبیها حسرت آمیز
و بیجانند
گلهایی که اینجا اتراق کردهاند؛
میان این همه تیره روشنهای بیصدا
" دردهای ابریشمی "
میراثی بود که دوست داشتی
به من برسد.
جوادمرادی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 12 بهمن 1402 12:41
!درود
جواد مرادی 12 بهمن 1402 16:18
سپاس جناب عاجلو
محمود فتحی 14 بهمن 1402 04:34
درود گرامی جناب مرادی عزیز