خواب
خواب دیدم من که بستانی به غایت خوب بود
زیر چتر بید مجنون خانه ی محبوب بود
درکنارش چشمه آبی اززلالی شیشه گون
طاوسی خوش نقش و زیبا در کنار جوب بود
دود یک دست سفیدی حلقه وار از دودکش
مثل زنجیر بلندی واقعن مجذوب بود
شیروانیهای سقفش انعکاس نور داشت
گرد بامش رقصی از انوار شهرآشوب بود
روی دربش کله ی شیری به رنگ خاک رس
با ظرافت های استادانه ای ,منصوب بود
باز شد درب و میان چار چوبش ماه من
پرنیان پوشیده بود و چهره اش محجوب بود
درمیان خواب می دیدم که بعد از سالها
دوری دیوانه وارم گوشه ای مصلوب بود
درمکانی دیگر از اینجا و در رویای خوش
زندگی شیرین و احوال دلم مطلوب بود
حاصل بیداریم یک خانه ی عشقی بزرگ
در میان باغ اما خانه ای مخروب بود
من مگر در خواب بینم دانه های پنبه را
وای بر عشقی که در بیداریش سرکوب بود
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 9
امیر عاجلو 08 آذر 1400 11:19
درود بر شما
محسن جوزچی 08 آذر 1400 20:58
درود بر جناب قادری نازنین ،شعر زیبای شما را خواندم و لذت بردم مانند همیشه
اما نکته ای در شعر شما به نظر بنده کمترین رسید .کلمه ( جوب ) که معنای آن گردن بند زنانه است
اگر منظور جنابعالی نهر یا جوی یا به هر ترتیب گذرگاه آب است کلمه جوب در این واژه نمیگنجد
جسارت بنده را ببخشید
کاظم قادری 09 آذر 1400 12:27
سلام ودرود خدمت دوست عزیزم واستاد گرانقدرم کاملا حق باشماست بیت جالبی نشده وباید عوض بشه
محسن جوزچی 09 آذر 1400 22:53
درود جناب قادری نازنین ،جسارت بنده را ببخشید ،بنده بخاطر ارادتی که نسبت به حضرتعالی دارم این نکته به ذهنم رسید
بنده نوشته های شما را همیشه دنبال میکنم ،از آثار شما پند میگیرم و لذت میرم
امیدوارم خاطر جنابعالی از نقد حقیر مکدر نشده باشد
کاظم قادری 09 آذر 1400 23:08
سلام و درودها عزیز دل منت سر حقیر میگذارید که شرمندمون میکنی با محبتات شما هرجایی احساس کردید نیاز به نقد و راهنمایی دارم با جان و دل پذیرایتان هستم و به هیچ وجه ازنقد دلگیر نمیشوم چون اعتقاد راسخ به نقد شدن درجهت بهبود عملکردم هستم وباور بفرمایید که ازنقد ونظرتان بسیار خرسند شدم
محسن جوزچی 10 آذر 1400 01:15
جناب قادری نازنین ،منت بر بنده بگذارید تا از نقد جنابعالی نیز بهرهمند شوم
حضرتعالی مستحضر هستید بنده شاگردی مبتدی هستم ،مرا یاری دهید
علی مزینانی عسکری 09 آذر 1400 07:15
سلام و عرض ادب
احسنت جناب قادری گرامی
جواد مرادی 09 آذر 1400 17:18
درود بر جناب قادری عزیز
گل کاشتی برادر
ایوالله
علی معصومی 10 آذر 1400 18:20
درود ها ارجمند
◇◇◇
چامه هایت مانا
و دلت
مثل طلوع سحری
پی خورشید حقیقت بادا
و خدا
یارت باد
طاوسی
جوب
...
یوسف خوش روی و زیبا در پی یعقوب بود