آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

حس غریب

ارسال شده در تاریخ : 28 فروردین 1400 | شماره ثبت : H9415880

صبح یک تابستان
وقتِ بیدار شدن
طعم یک حسّ غریب
به سراغم آمد
حس یک اسب
که آزاد و رها بود ، ولی
تک و تنها ، جدا افتاده
حسّ یک بلبل سرگشته
که بعد از عمری
فرق بوی گلِ ارکیده و یاس
بهرِ او قابل تشخیص نبود
حس یک باز که در اوج غرور
می گشاید پَر را
غافل از این که پری
در کمان پسری بازیگوش
همۀ دار و ندار او را
سُخرۀ سادگی و لذّتِ بازی کرده
حس یک گاوِ میانسالِ ز کارافتاده
کم توقّع ، پُرکار
مفتخر زین که تمام عمرش
قدرتِ برترِ یک
مزرعۀ سبز و بزرگی بوده
و هم اکنون فقط منتظر است
تا بداند که سر و پوست و دُمَش
به چه کاری آیند
در همین حس غریب
غرق بودم که یکی قُمری خیس
لنگۀ پنجره ام را
سراسیمه گشود
به سوی پنجره رفتم ناگه
که ببینم کمکی مقدور است؟
ولی انگار که نه
بالِ احساس من و
پر آن قمری خیس
هر دو قیچی شده بود

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 100 نفر 123 بار خواندند
امیر عاجلو (28 /01/ 1400)   | کاظم قادری (28 /01/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (29 /01/ 1400)   | مرضیه نورالوندی (29 /01/ 1400)   | عنایت کرمی (31 /01/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (28 /01/ 1400)  کاظم قادری (28 /01/ 1400)  مرضیه نورالوندی (29 /01/ 1400)  
تعداد آرا :3


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا