این فاصلۀ بینِ من و تو ز کجا شد
کی کشتی ما طعمۀ امواجِ بلا شد
آن صحنۀ آراسته با زَروَرقِ عشق
کی عرصۀ رقاصی اربابِ ریا شد
وقتی تو دگر ضجّۀ من را نشنیدی
وقتی دلِ من از غمِ دلدار رها شد
حالی شد وآرامشِ ما دستخوش باد
شامی شد و رخشندگی ماه فنا شد
ما هردو خریدارِشرابی سره بودیم
خَمّارِدَغَل ، ساقی صهبای دغا شد
قربانی طنّازی بی قاعده شد ، دل
روزی که هوس قاعدۀ بازی ما شد
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 7
امیر عاجلو 23 اردیبهشت 1400 13:12
!درود
محمد خوش بین 23 اردیبهشت 1400 13:54
سلام و درود
مهستا راد 23 اردیبهشت 1400 15:32
احسنت
علی معصومی 23 اردیبهشت 1400 17:47
درود ها بر شما
ارجمند
چامه ای ارزنده سروده اید
آفرین بر شما عزیز
بمانید به مهر و بسرایید به عشق
محمد مولوی 23 اردیبهشت 1400 22:21
کیوان هایلی 23 اردیبهشت 1400 22:52
درودها بر شما
دستمریزاد
کاویان هایل مقدم 25 اردیبهشت 1400 12:41
باغ غزلواژه هایتان سر سبز