دنیا ز ما گرفتی و بردی به نام دین
نانِ نفاق و تفرقه خوردی به نام دین
رفتی به جای راهِ خدا ، راهِ اهرمن
تسمه به دست دیوسپردی به نام دین
مردانِ نیک را به حقارت کشاندی و
روحِ زنان خانه فسردی به نام دین
خالی شد این دیار ز مردان پاک باز
دیگر نماند عالم و گُردی به نام دین
ای که تمام خانه شده رنگِ چشمِ تو
رنگِ خدا ز خانه ستردی به نام دین
انبان دین ز قدر و جلا اوفتاد و رفت
چندانکه این ودیعه فشردی به نام دین
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 09 تیر 1400 09:51
سلام ودرود
محسن جوزچی 09 تیر 1400 15:27
درود بر شما جناب کرمی بزرگوار. بسیار زیبا سرودید ،اندیشه ژرف جنابعالی و قلم توانای تان همیشه شاهکار میسازد