کوچهٔ ما، چو دمی لایق پایت گردد
باد، تا شانهٔ من جای همایت گردد
جامِ هر پنجره ای قابِ رخِ زیبایت
دیده ام در پسِ آن محوِ لقایت گردد
باد، مشّاطهٔ زلفت بشوَد از هر سو
تا شرر، بر جگرِ اهلِ وفایت گردد
بویِ گیسوی تو بیتاب کند برزن را
در و دیوارِ همه، مستِ هوایت گردد
مژه هایت بگشاید درِ حج را بر من
قسمتم، هرولهٔ مرو و صفایت گردد
خاکِ پاهای تو سجاده و مُهرم باشد
مذهبم، پیروی از ناز و ادایت گردد
آهوی مُضطر و مأیوسِ دلِ پر خونم
رام و آرام، در آغوش رجایت گردد
ثمرِ پنجره، آن است که شاید راهی
رو به بالندگی در، زیر لوایت گردد
وای برمن، اگرآن پنجره حائل باشد
هردلی ، جز دلِ من، کامروایت گردد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 16 بهمن 1400 10:54
سلام ودرود