آن روزهای پاک تر از آسمان چه شد
آن خنده های آمده از عمقِ جان چه شد
بالی ، دگر برای پریدن نمانده است
آن بال های بازتر از بادبان چه شد
ویرانه کرده دستِ دغا جان خانه را
آن اعتماد و ایمنی و خانمان چه شد
دامانِ سبزِ دشت و دمن گشته قیرگون
فرجام میل و محنت بی آرمان چه شد
امروز، روز دفن شدن در تَوهّم است
آن ابتکار و قاعده و سازمان چه شد
فردا، که نسل گم شده در اشتهای ما
جویا شود که دولتِ این آشیان چه شد
بیچاره ما که پاک، خجل زین عقوبتیم
درمانده ما، که آخرِ این داستان چه شد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 11 دی 1401 15:03
درود بزرگوار ا
Milad Kaviani 19 دی 1401 18:47
درودبر شما