قفلِ قفس گشودی، رفتن نمی توانم
دلبستهیِ تو هستم، بگذار تا بمانم
ماندن کنارِ صیّاد، پروازِ در افق ها!؟
چشمی به کنجِ زندان، چشمی به آسمانم
مثلِ پرنده ای خیس، بالِ پریدنم نیست
جاماندهای غریبم، رفته است کاروانم
با دام و دانه ی خود، کردی اسیر دل را
صیدی به دام صیّاد، پرواز می توانم؟
پرواز اگرچه زیباست، امّا قفس رواتر
هر جا که دوست باشد، آنجاست آشیانم
قفلِ قفس گشودی، تا طاقتم بسنجی؟
جانا بیا و بگذر دیگر ز امتحانم
#جواد_امیرحسینی
۱۴ مرداد ۱۴۰۰
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 15 امرداد 1400 21:54
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
اکرم بهرامچی 16 امرداد 1400 00:13
قفلِ قفس گشودی، تا طاقتم بسنجی؟
جانا بیا و بگذر دیگر ز امتحانم
درودها بر شما
غزلتان زیبا و دلنشین است
کاویان هایل مقدم 16 امرداد 1400 09:40
بی اختیار یاد این حکایت افتادم که قصابی در دکان خود برای قناری از دست رفته اش می گریست!؟
گاهی جلاد هم با محکوم هم گریه می شود.
قلمتان استوار
محسن جوزچی 17 امرداد 1400 13:38
جناب امیر حسینی نازنین درود ،بسیار زیبا ،قلم نقش دارد ز اندیشه ها ،،
محمد علی رضا پور 17 امرداد 1400 17:39
سلام و درود جناب حسینی گرامی
محمد علی رضا پور 17 امرداد 1400 17:39
سلام و درود،
فرهیخته ی گرانقدر!
لطفاً در گسترش شعر پیشرو
(گونه هایی همچون سروش،
سه گلشن و...)
و بطور کلی در گسترش
مکتب ادبی نورگرایی،
یاریگرمان باشید ????
سروشی در مکتب ادبی
نورگرایی
تقدیم تان:
فرزند هزاره ی سوم/
باید عاشق جنگل باشد/
پیش سروی والا قامت،
پیش راشی شیرین مَشرَب/
آشی شهرستانی بنوازد/
دریا، دشت و کوه و مِه را/
باران را باید بشناسد/
اکسیژن را، دمنوش را،
عطر گل ها را دریابد/
در حیرتِ خوش طعمِ حکمت/
باید احساسش حل باشد/
بی معنا بودن، دشوار است.//
(محمدعلی رضاپور)
(شعر سروش و مکتب ادبی
نورگرایی
بطور خیلی خلاصه:
شعر سروش دارای چند لَخت است
که همه یا برخی از آنها همقافیه اند
اما لَخت پایانی، متفاوت
و برجسته است. در سروش،
تلاش می شود نوع نگاه به
پدیده ها ویا شیوه ی بیان،
تازگی داشته باشد و سروش،
ضمن پایبندی به وزن
و قافیه و...
نگاهی باز و انعطاف پذیر
به این گونه مقوله ها دارد.
مکتب ادبی نورگرایی،
مکتبی بومی و پیشنهادی است
که بطور خاص در گونه های
شعر پیشرو همچون سه گانی،
سروش، سه گلشن و...
و بطور عام در همه ی قالب ها
قابل کاربرد است.
در مکتب نورگرایی،
جامعه ی پسامدرن امروز
در کنار جنبه های مثبت سنت
و با نگاهی معنوی و امیدوارانه
و در عین حال، واقعی
به تصویر کشیده می شود.
بطور فنی، شعر سروش
و مکتب ادبی نورگرایی،
ویژگی های دیگری هم دارند
شایان جستجوی پژوهندگان.)