3 Stars

آه! حسین...

ارسال شده در تاریخ : 04 امرداد 1402 | شماره ثبت : H9425766

#غزل
آه! حسین...

جانِ عالم به فدایِ لبِ عطشانِ حُسِین
سَرِ بر نیزه و بر پیکرِ عریانِ حُسِین

آنکه سر داد ولی، تن به مَذِلَّت نَسِپُرد
عالمی، محوِ سر افرازی و ایمانِ حُسِین

او که با اهل و عیال از همه عالم دل کَند
آه! از ظهرِ عطَش، جمعِ پریشانِ حُسِین

اکبر و اصغر و قاسم، همه پرپر گشتند
هر طرف پیکرِ صدپاره‌یِ یارانِ حُسِین

کودکان تشنه لب و منتظرِ آب، ولی
جان سپرده لبِ شط، ساقیِ طفلانِ حُسِین

"دین ندارید اگر، لااَقَل آزاده شوید"
چه کسی بود ولی، گوش به فرمانِ حسین؟!

تک و تنها شده و خصم، جری تر شده است
نگران، خواهرِ غمدیده و گریانِ حُسِین

کاش می مرد و نمی دید چنین روزی را
مانده زیرِ سُمِ اسبان، تن بی جانِ حسین

ساعتی بعد بلند است به نیزه، سرِ او
روی نی، سر تو نگو! ماه فروزانِ حسین

زینب است و غمِ تنهایی و یک دشت شهید
آتش و خیمه و شب، داغِ یتیمان حسین

چه کسی دیده یتیمی، به کُتَک دلداری؟
آه از آن عصر و از آن، شامِ غریبانِ حسین!

کاروانِ اُسرا، زخمِ زبان، سنگ و کلوخ
رویِ نی ذکرِ خدا، خواندنِ قرآنِ حسین

نا نجیبی به لبش چوب ز کین می کوبید
وایِ زینب! شده پرخون، لب و دندانِ حسین

تا قیامت به خدا، خونِ خدا می جوشد
جاودان است چو سرچشمه‌ی جوشانِ حسین

جان فدا کرد که شد زنده از او دینِ خدا
همه احرارِ جهان، دست به دامانِ حسین

#جواد_امیرحسینی(مهراد)
چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲
بامداد هشتم محرم ۱۴۴۵ه.ق

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 65 نفر 79 بار خواندند
امیر عاجلو (04 /05/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (04 /05/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا