من خراب از قدح نرگس جادوی تو ام
بی خود از خویش ز دیدار رخ و روی تو ام
تا به کی مست کنی جان مرا با نگهی
پرده بردار که آشفته چونان موی تو ام
لب گشا تا که دهی قند فراوان ما را
که هم از روز ازل عبد دعا گوی تو ام
نروم از سر کوی تو ز جور دگران
زان که پیوسته پی وصلم و رهپوی تو ام
از شمیم گل بستان نشوم مست اما
به جهان مست ز دیدار رخ و بوی توام
به لحد سر ننهم تا که زبانم باشد
زان که در هر دو جهان مرغ سخن گوی تو ام
✍️ آرمین نوری
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 08 شهریور 1400 11:26
سلام ودرود