3 Stars

سلول کاغذی

ارسال شده در تاریخ : 11 مهر 1401 | شماره ثبت : H9422434

" سلول کاغذی"

تا تو دور می شوی
نور به علف ها، هرز می رود
و طاقت نازک بنفشه
از لبه ی سیاهی
پرت می شود
روی من،
بغض چشم هایم شکسته!
و مانده ام
که چگونه از باد
تنم را برگردانم
به رگ های سبز،
آن روزنه
چکه می کند، برگ را
و صدای تو
آبی ی بارانی ست
که فشرده در گلو،
از این آوندها، به جایی نمی رسم
و ردی که از سپیدی کشیده ام
دارد خشک می شود
در نوک انگشت هایم
رویاها سوخته
و هر جوانه ای که خاکسترمی شود
به حاصلخیزی استخوانم
اندوه می پاشد.
می روم
به سلول کاغذی ام
و نمی گذارم
جز تنهایی
چیزی به غشای ابری ام
نزدیک شود...!

شاعر: مرضیه رشیدپور (کیمیا)

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 76 نفر 146 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /07/ 1401)   | دادا بیلوردی (11 /07/ 1401)   | مرضیه رشیدپور (12 /07/ 1401)   | محمد مولوی (12 /07/ 1401)   | سیدیحیی حسینی (12 /07/ 1401)   | سکینه شهبازی (13 /07/ 1401)   | رویا امامی (14 /07/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (11 /07/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 3

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا