گفتی : دلم شکستی ! ... این کار کار من نیست
روزی اگر شکستم ، انکار کار من نیست
گفتی که : بر دل من جان دادی و گرفتی
گفتم : بعید باشد ، آزار کار من نیست
گفتی : بگو تو چون من ، دل را سپرده بودی ؟
گفتم : اگر سپارم ، اقرار کار من نیست
گفتی که : بین ما هست دیوار سنگی و سرد
گفتم : کشیدن این دیوار کار من نیست
گفتی که : بار دیگر عاشق شوی یقیناً
گفتم که : عاشقی را تکرار کار من نیست
گفتی : کی و چگونه ترکم کنی تو آخر ؟!
گفتم که : ناگهانیست ، هشدار کار من نیست
گفتی که : می روم من ، جا در دلت ندارم
گفتم : خدا نگهدار ... ، اصرار کار من نیست
اکنون "هزار و یک" شب ، از رفتنش گذشته
من مرده ام پس از او ، اشعار کار من نیست
دکلمه با صدای : خانم حورا پارسیان و سعیدنادمی در قسمت ذیل :
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 07 اسفند 1400 13:55
سلام ودرود
سعید نادمی 07 اسفند 1400 16:05
درود بر شما و ممنونم از زحماتتون .... سپاس
فرهاد احمدیان 07 اسفند 1400 22:13
سلام و عرض درود خدمت جناب نادمی غزلی بسیار زیبا سرودید پاینده باشید
سعید نادمی 08 اسفند 1400 11:00
درود بر شما و ممنونم از نظر لطفتون بزرگوار
حسن مصطفایی دهنوی 10 اسفند 1400 07:25
درودها بر شما استاد
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
قلمتان نویسا، موفق باشید
سعید نادمی 10 اسفند 1400 11:47
درود بر شما بزرگوار ، ممنونم از ابراز نظر و محبتتون