مادر
مادرم ؛ عطر تو از باغ جنان، ما را بس
زنده با بوی توام مونس جان، ما را بس
زیر پای تو بهشت است بدان، مادر من
یک دعا از تو به هنگام اذان، ما را بس
جای پاداش بهشتی به عملهای نکو
دیدن روی تو در هر دو جهان، ما را بس
عید فطر آمده بیشک بشود روزه حرام
روئیت روی مهت در رمضان، ما را بس
آرزویم شده چون نوح کنی عمر ، خدا
این چنین گر بدهد بر تو امان، ما را بس
همه دارایی من داشتنت در دل من
این چنین داشتن گنج نهان، ما را بس
چون بخواهی غم سنگین به دلم بنشانی
اینکه بر ما بکشی خط و نشان، ما را بس
تا خورم حسرت هر لحظه کنارت بودن
دیدن این لحظات گذران، ما را بس
خانه ی مادری ما چو گلستان باشد
این گلستان نشود رنگ خزان، ما را بس
مهر مادر نشود درک بشر، پس بر او
سر تعظیم و یاد دادن جان، ما را بس
✍️ شاعر : #سعیدنادمی ( تخلص: 1001) غزل شماره1001
دکلمه با صدای سعیدنادمی در قسمت ذیل:
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 20 فروردین 1403 21:57
.مانا باشید و شاعر
سعید نادمی 21 فروردین 1403 09:00
ممنونم جناب مهندس بزرگوار و سپاس از زحماتتون
محمود فتحی 21 فروردین 1403 07:34
دورددبرشما جناب سعید نادمی بزرگ
هرچه داریم از دعای مادر است
ورنه باقی پوچ آتش خاکستر است
سعید نادمی 21 فروردین 1403 09:00
درود بر جناب فتحی بزرگوار ... بله همینطور است ، سپاس
یاسر قادری 22 فروردین 1403 16:00
درود جناب نادمی
مرحبا
سعید نادمی 25 فروردین 1403 09:09
درود بر شما ... سپاااس
کامیل قهرماناوغلو 05 اردیبهشت 1403 15:44
خیلی زیبا و پر مفهوم. آفرین دوست بسیار گرامی من
سعید نادمی 06 اردیبهشت 1403 08:41
سپاس قربان و ممنونم از نظر لطفتون