دنیا گشته واحد و تسلیمِ ایران آرزوست
این همه وحدت علیه مردم ایران ز چیست
دنبال اصلید از ایرانی اصیل تر دنیا کیست
گر تمدن شد نماد ایران مگر باستانی نیست
دنبال علم اید شمارم صدهزاران بو علی
قهرمان خواهید بگوئم نام صدها پور ولی
دنبال عشقید بخوانید خسرو و شیرین را
قصد کین دارید روید بینید رئیس دین را
معرفت خواهید که ایرانی ها دنیا سرورند
جانفشان خواهید کیانها لشگر مختار سرند
بندگی خواهید که باشد افتخار آدمی
برتر از سلمان فارسی را سراغ دارد کسی
فاتح میدان به معیار است مگر داریم جهان
قاسم ایرانیست بدانید بود جهان را پهلوان
شاعران را افتخارید حضرت حافظ یقین
برترین گیتی است و بهترین شاگرد دین
در طبابت بیرقی دارید به فوق بوعلی
یا کتابی برتر از قانون بُود نسل کسی
دنبال میهمانی هستید مردم ایران زمین
کی نموده سفره را جمع بوده دنیا برترین
اختر و اختر شناسی کرده اید معیارتان
طوسی ایرانیست و یاد آرید یقیناً یادتان
طول تاریخ ایران و ایرانی بودند سروران
با دغل بازی گرفتید گیرتان ابلیسان
ساده بودند و صداقت بوده دلهاشان روان
طعمه انداختید و صید کردید ما را مردمان
عده ای گشتند غلام و نوکر حلقه به گوش
مردمان دادند بدست یاغیان گفتند بدوش
هر که شد ناراضی و دادنامه دادش دادستان
دادشان دادند به بیداد و به او گفتند بخوان
بردگی بردند مردان را کنیز گشتند زنان
اعتراضی کرد هرکس فاتحه گفتند بخوان
آرام، آرام ایران گسترده را کردید ضعیف
چادر عصمت دریدید و زنان کردید خفیف
ضعف و خفت را کنند قانون هر قومی بدان
سست و بی پایانی آرد مردمان را اهلِ جان
عده ای شاهی نموند نسل به نسل بر مردمان
بی لیاقت بودگان بی لیاقت جاودان
نفت بردند تیله دادند بچه ها رفتند به کوچه
اعتراض دیدند ز بچه دست او دادند کلوچه
بچه را گفتند که شاهت دائما در فکر توست
پسته و فندق که داری میخوری ازشاه توست
بچه ها گشتند مفت خور تا رسیدند سن بیست
تازه فهمیدند که آن شاه دائما مست بود و نیست
تا رسید نوبت به مردی که خروج آید به جا
منجی ملت شد و ترسی نداشت جز از خدا
یاعلی گفت و شروع کرد جنگ با طاغوتیان
شاه شاهنشاه و ارتش دار کل پوچیان
کل مردم رهبر خویش را نمودند انتخاب
عهد ربانی نمودند ،دور کنند ظلمت مآب
رهبر و زندانی کردند رای به تبعید داد شرر
شد به تبعید و به دل ها رب فضل اَفزون تر
رهبری فرزانه داشتند پا گذاشتند جای پا
عده ای زندانی گشتند عده ای گشتند فدا
تا رسید روز مبارک ،لطف یزدان تبارک
رهبری امد به ایران ، شاه اعلی شد کوچک
جشن گرفتند مردمان و رای دادند مرد و زن
جای طاغوت شد مردم انتخابات در وطن
دشمنان دیدند که دیگر نفت مجانی ندارند
نوکران رفتند و دیگر گویا هیچ جایی ندارند
تا شروع کردند بنقشه تا رسند جائیکه نفت است
دزدی از دزدان میکردند توبه از دزدی چه سخت است
پسغام و پیغام به رهبر که بیا باهم شویم
شاه ایران باش ،با هم صاحب ایران شویم
چون که ابلیس نام نهاد رهبر به ان ابلیس ننگ
شروع کردند تا کنند مردم را با تحریم به تنگ
چو نشد غالب شروع کردند به تحمیلیِ جنگ
باز شکست خوردند و کردند نقشهِ پایان جنگ
تازه تاسیس بود هزاران سال ایران شاه داشت
چاله چوله گشته بود ایران هزاران چال داشت
عده ای گشتند به ظاهر مائی وباطن دغل
تا دو باره کشور ایران بگیرند در بغل
لطف یزدان شد ناسخ نقشه های ناکسان
سخت بود سختی گذشت حقاً برای مردمان
آقای چیز چیز که روزی بود نخستین در وزیر
با کسی که بود رئیسی روزی بنیادی کثیر
توپ را انداختند به میدان خَس و گشتند خسی
عاقبت خیری مهم است نه به دشمن دادرسی
سیدی از نسل رهبر از تبار مرتضی
گفت میمرم اما با دشمن نمیگردم رضا
تا که خواستند با علی طعم عدالت را چِشند
اشتباه کردند بزرگان ، اشتباهی داد رِسند
یک دغل باز که لباس مردمی داشت در تنش
مدت هشت سال نشست وشد رئیس میهنش
هرچه دزد بود و به دزدی بود ایران برترین
دور خود جمع کرد و بر باد نماد سرزمین
تا که ابراهیم رسید بر مسند ایران زمین
هرچه را عهده کرده بود آغاز نمود از اولین
باز شروع کردند به سمپاشی شدند حامی ناس
دزدی کردند مال مردم انتظار دارند سپاس
خود سند امضاء نمودند و سپردند دولتی
آن سند اجرا شد و گشتند دفاع از ملتی
عده ای با علم و اندی جاهل از نقش دغل
شروع کردند اعتراض آنان گرفتند در بغل
رهبر فرزانه فعلا مصلحت نیست در سخن
دنیا کلا گیر جنگ است اندرون بعدا سخن
یک علی دارد خداوند آن علی با چاه آب
درد دل میکرد خدایا این علی با اهل خواب
حافظا گو جاهلان و اهل دنیا گوش کنند
خوابهایی دیدند ولیکن دیده فراموش کنند
وای به آنروزی که فرمانده دهد فرمان خود
کاخ و لشگرگاه دشمن را کنیم کِشت نخود

ایمیل مقصد