خدایا هیچ دلی گریان نباشد
مگر آن دل که دلتنگ تو باشد
خدایا خنده ای بر لب رها شه
که آن خنده ز لب های تو باشه
خدایا لحظه ای را زنده باشم
که آن لحظه کنار من تو باشی
خدایا گاه بی گاه در گناهم
و میدانم تو هستی سر پناهم
پناهم باش که جز تو نیست پناهی
نگاهم کن که جز تو نیست نگاهی
به حافظ داده ای کار بزرگی
بزرگم باش که هستی و بزرگی
به پایان که رساندم این کتابم
بخوان که خوانده ای پایان کارم
فقط عشقم تویی شاه باعزت
تو درمانی شفا فرما مریضت
بقدری عاشق و دوستدارت هستم
شراب هرگز نخوردم، مستِ مستم
سپاس بیکران که با من هستی
به حافظ داده ای دنیایی مستی
۵ تیرماه ۱۴۰۱/ طبیب حافظ کریمی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 06 تیر 1401 10:02
.مانا باشید و شاعر
حافظ کریمی 12 تیر 1401 12:21
درود بر شما
سپاس بیکران