عقل بِیاسای و به دل گوش جوش
دیده بگردان و نکویی بنوش
بهره رسیدن به اِرَم ای حمیم
چشمِ رجایت به سخا، نورِ هوش
آنچه اَمَل هست مرا سوی خویش
دان که همی هست گناهانِ دوش
بنده ندارم به دو دستان خویش
جز که گنه پر شده دستان هوش
با توبه جرمم همه نیکی شود
این سخن هی ده به رب ای سروش
جانِ هُما، عشقِ صبا، ای فصیح
این غزل، خاطرِ حافظ بکوش
((هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش))
مهدی فصیحی رامندی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 04 خرداد 1401 10:56
!درود