3 Stars

خان مغول

ارسال شده در تاریخ : 13 دی 1401 | شماره ثبت : H9423313

گفته بودم که در این شهر غباری مانده
سالها چشم ترش خیره به یاری مانده

رنگ نارنجی پیراهن من رنگ خزان
از من پیر مگر برگ بهاری مانده؟

اشک عشاق دل آشفته چنان راه افتاد
که روان در پی تو چشمه جاری مانده

یادتان هست مرا آی اهالی دیار
از صفاتان چخبر؟ شهر و دیاری مانده؟

شهر شیراز که با بوی تو و عطر بهار
فال و فالوده و گل سرو و چناری مانده.

از چه چشمان مرا غرق به خون میخواهی؟
مگر از خان مغول ایل و تباری مانده؟

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 38 نفر 89 بار خواندند
امیر عاجلو (15 /10/ 1401)   | فرزانه محمدپور (15 /10/ 1401)   | Milad Kaviani (19 /10/ 1401)   | علیرضا شریف زاده (29 /10/ 1401)   | محمد مولوی (30 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (15 /10/ 1401)  فرزانه محمدپور (15 /10/ 1401)  Milad Kaviani (19 /10/ 1401)  محمد مولوی (30 /08/ 1402)  
تعداد آرا :4


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا