3 Stars

ماهی بی پروا

ارسال شده در تاریخ : 01 آبان 1401 | شماره ثبت : H9422629

منم یک مرد اعدامی که فردا دردسر دارد
چو ماهم حکم مرگم را به دستانش سحر دارد
منم بهمن که در برنو هزاران تیر پر دارد
ولی از مهر در چشمان آذر هم خبر دارد
منم پروانه ای خشکیده بر متروکی پیله
که از بی مهری گلدان دگر شوق سفر دارد
منم آن طالع چرکین ، که ساحرها بگفتندم
که هر دم بخت بداختر به من میل ظفر دارد
منم آن شعله ی روشن که بر صحرا رها گشته
که دیگر زندگی حتی ، برای او ضرر دارد
منم آن شاعر سائر به دشت و باغ بی طائر
که حتی دیدن برگی ، به قلب او اثر دارد
منم یک بی نوا، ماهی بی پروا که می داند
که دل بر طعمه ی صیاد بستن بس خطر دارد
ولی در دام صیادش به از تنهایی دریاست
خدا داند ، خدا داند ز عشقی که نظر دارد
خودم از شوق خودسوزی روم سوی مسیر دل
کجاست عقل خرمندی که من را بر حذر دارد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 66 نفر 90 بار خواندند
امیر عاجلو (02 /08/ 1401)   | سینا عباسی (03 /08/ 1401)   | محمد مولوی (16 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (02 /08/ 1401)  سینا عباسی (03 /08/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا