خدا آفریدت اگر بد سرشت
به صد سال کی می رسی در بهشت
ای دوست بساط مطرب و جان مهیّاست
ساقی تویی جانب جان و باده پیداست
آن روی دوست بسان گوهر ماند
ز اندیشه و کردار نیکش بسان جوهر ماند
به راستی گرای و نام نیک گزین
نیائی اگر بد سرشتی به دین
نو بهاری بودی کنون رفتی ز باغ ما
ز فراق دوستان نگرفتی هرگز سراغ ما
بخیلان را نشاید گفت بنی آدم
بنی آدم از بخیل نیآسود یکدم
ز بخل برکن و بنشان فضل و کَرَم را
آسمان را بشکاف بگیر زهره همدم را
آن کس که نداخت و نه آموخت ز دهر
برفت ناپخته و نامخته بسان بی هنر
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 06 تیر 1402 12:41
درود و سلام موفق و مانا باشید
سروش اسکندری 18 تیر 1402 16:40
آقای عاجلو سپاس فراوان از شما